26 آذر ، روز عُرس مولانا ست.روز مرگ مولوی،
26 آذر ، روز عُرس مولانا ست.روز مرگ مولوی،
روزی که به بیان خودش ، به استقبال آن رفت.
مولانا شب و روز، اثر خود، مثنوی را به قلم گرفته و گویی بار سنگینی را از دوشش برانداخته بود. وی چنین احساس میکرد که در این جهان فانی تمامی مسئولیت هایش را به جای آورده است.
در سال ۱۲۷۳ در قونیه و حوالی آن زمین لرزه های شدیدی صورت گرفت.مولانا به آنهایی که به او پناه برده بودند چنین گفت: شکم کره زمین گرسنه شده است. در آینده نزدیک لقمه چربی خورده و اشتهایش قطع خواهد شد.
دیری نپایید که مولوی دچار تب شدیدی شد. پزشکان نمی توانستند تب او را کاهش دهند. روزی صدرالدین قونوی به زیارتش آمده و از مولانا میشنود که : شفا از آن شما باشد، بین عاشق ومعشوق ، پیراهن نازکی باقی مانده است. آیا نمی خواهید که آنرا نیز درآورده و نور به نور بپیوندد ؟
مولوی در اشعارش از مرگ به معنای وصال خداوند سخن گفته و میسراید:
ای عاشقان، ای عاشقان، هنگام کوچ است از جهان
در گوش جانم میرسد طبل رحیل از آسمان
سرانجام روز موعود فرا می رسد و مولانا به معشوقش دست می یابد. روزی آفتابی بود. جمعیت بی شماری برای دفن پیکر مولانا به قونیه آمده بودند. در بین جمعیت، رجال دولتی، صوفی ها، اصناف و اقشار مختلف جامعه از هر دین و مذهب وجود داشتند.
در آن اثنا فردی بانگ برآورده و گفت: غیر مسلمین به کنار بروند. در مقابل، یک کشیش فریاد برآورده و میگوید: مولانا مسیح ما نیز است. ما عشق و محبت عیسی و موسی را در او دیدیم .
همانگونه که مسلمانان او را "محمد وقت" میبینند، ما نیز او را به سان عیسی و مسیح خود مشاهده میکنیم. ما نیز چنان شما مریدان او هستیم. آیا او نبود که میگفت: ۷۲ ملت اسرار خود را از ما شنفته و ما نی هستیم که با یک پرده صدها صدا میدهیم؟
او آفتاب همه بود . آفتاب، نه تنها یک نقطه، بلکه تمامی جهان را روشن میکند. بعد از پایان سخنان کشیش، خاخامی لب به سخن گشوده و میگوید: مولوی چنان فانی ای است که هر روز بدان نیاز داریم. آیا گرسنه ای را دیده اید که از نان فرار کند؟
در پایان این سخنان دیگر کسی اعتراض نکرده و تابوت در معیت انبوهی از جمعیت، نخست برای اقامه نماز میت به مسجد و سپس نیز به آرامگاه انتقال داده میشود. در طول راه نی ها و دف ها نواخته میشود.
عصر هنگام، پیکر مولانا به خاک سپرده میشود. از آن لحظه به عنوان شب عروسی یاد میگردد. به عقیده مولانا روز مرگ لحظه وصلت با یار میباشد.
26 آذر ، روز عُرس مولانا ست.روز مرگ مولوی،
روزی که به بیان خودش ، به استقبال آن رفت.
مولانا شب و روز، اثر خود، مثنوی را به قلم گرفته و گویی بار سنگینی را از دوشش برانداخته بود. وی چنین احساس میکرد که در این جهان فانی تمامی مسئولیت هایش را به جای آورده است.
در سال ۱۲۷۳ در قونیه و حوالی آن زمین لرزه های شدیدی صورت گرفت.مولانا به آنهایی که به او پناه برده بودند چنین گفت: شکم کره زمین گرسنه شده است. در آینده نزدیک لقمه چربی خورده و اشتهایش قطع خواهد شد.
دیری نپایید که مولوی دچار تب شدیدی شد. پزشکان نمی توانستند تب او را کاهش دهند. روزی صدرالدین قونوی به زیارتش آمده و از مولانا میشنود که : شفا از آن شما باشد، بین عاشق ومعشوق ، پیراهن نازکی باقی مانده است. آیا نمی خواهید که آنرا نیز درآورده و نور به نور بپیوندد ؟
مولوی در اشعارش از مرگ به معنای وصال خداوند سخن گفته و میسراید:
ای عاشقان، ای عاشقان، هنگام کوچ است از جهان
در گوش جانم میرسد طبل رحیل از آسمان
سرانجام روز موعود فرا می رسد و مولانا به معشوقش دست می یابد. روزی آفتابی بود. جمعیت بی شماری برای دفن پیکر مولانا به قونیه آمده بودند. در بین جمعیت، رجال دولتی، صوفی ها، اصناف و اقشار مختلف جامعه از هر دین و مذهب وجود داشتند.
در آن اثنا فردی بانگ برآورده و گفت: غیر مسلمین به کنار بروند. در مقابل، یک کشیش فریاد برآورده و میگوید: مولانا مسیح ما نیز است. ما عشق و محبت عیسی و موسی را در او دیدیم .
همانگونه که مسلمانان او را "محمد وقت" میبینند، ما نیز او را به سان عیسی و مسیح خود مشاهده میکنیم. ما نیز چنان شما مریدان او هستیم. آیا او نبود که میگفت: ۷۲ ملت اسرار خود را از ما شنفته و ما نی هستیم که با یک پرده صدها صدا میدهیم؟
او آفتاب همه بود . آفتاب، نه تنها یک نقطه، بلکه تمامی جهان را روشن میکند. بعد از پایان سخنان کشیش، خاخامی لب به سخن گشوده و میگوید: مولوی چنان فانی ای است که هر روز بدان نیاز داریم. آیا گرسنه ای را دیده اید که از نان فرار کند؟
در پایان این سخنان دیگر کسی اعتراض نکرده و تابوت در معیت انبوهی از جمعیت، نخست برای اقامه نماز میت به مسجد و سپس نیز به آرامگاه انتقال داده میشود. در طول راه نی ها و دف ها نواخته میشود.
عصر هنگام، پیکر مولانا به خاک سپرده میشود. از آن لحظه به عنوان شب عروسی یاد میگردد. به عقیده مولانا روز مرگ لحظه وصلت با یار میباشد.
۷۵.۲k
۲۶ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.