گذاشتم که بره

گذاشتم که بره
خودم با دستای خودم گذاشتم که بره...
نه که من تموم کنم رابطه رو نه...اون تموم کرد و رفت...اما من با پیگیر نشدن گذاشتم که بره...
نه که دیگه دوسش نداشته باشم نه... همچنان دلم میلرزید براش اما ترجیح دادم توو سکوت دلم بلرزه براش، توو دلم بگم میمیرم براش...
می تونستم زنگ بزنم... یه چیزی بگم که دلش بلرزه و برگرده
اما یه چیزایی
یه روزی، یه جایی باید تموم شه برات...
باید تمومش کنی و پاش وایستی و انقدر پاش وایستی که واقعا تموم شه برات...
گذاشتم که بره...
پشیمون نیستم اما گاهی توو تنهایی به خودم میگم " خودم گذاشتم که بره"...
 چند ماه گذشت ...
نمیدونم این چند ماه رو چجوری گذروندم.
 فقط می دونم خیلی سخت بود...
از وقتی رفتی دیگه نمیتونم پلکامو روی هم بذارم ....



میدونی چند تا سوال ذهنم رو درگیر کرده،انقدر دنبال جواب گشتم که دیگه از این بن بست ها حالم بهم می خوره،هر روز از خود لعنتیم می پرسم:
حالا که نیستی،
دیگه به کی بگم دوستت دارم،
حالا که نیستی دلتنگ کی بشم،
حالا که دیگه رفتی دردامو به کی بگم،
سر به سر کی بذارم،
با کی دعوا کنم،
جلوی خنده های کی کوتاه بیام،
روز تولدت به کی کادو بدم،
به هر بهانه ای چجوری دیگه تو رو ببینم،
کیو زیر آوار شوخیای مسخرم قلقلک بدم،
به خاطر کی با همه دعوا کنم،
عاشق صدای کی باشم،
.
لعنتی رویاتو هم با خودت بردی،
بگو دیگه رویای کیو ببینم،
این سوالاتو مثل زالو به جونم انداختی و رفتی،
بگو با این زالوها چیکار کنم.....؟
‏تو ندیدی و یادت نیست!
 اما من یادمه چطور رفتنت رو دیدم و درست همون‌ جایی که رفتی جا موندم ... تو یادت نیست... ندیدی جا موندن چقدر غمگینه...
---------------
 دَقیقَن وَقتی میتونِستیم بِهتَرین لَحظِه هآرو درست کُنیم بآ هَم؛ گُذاشتی رَفتی!
دیدگاه ها (۴)

من از تویی که هنوز عاشقتم...متنفرم :)

قربونت برم جوجم ^__^

فدای خنده هات فندوق کوچولوم ^__^

دلم میخواست تمام دنیا رو خبر کنم و بگم که😍💐امروز تولد فرشته ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط