در بازی زندگی...
در بازی زندگی...
یاد میگیری:
اعتماد به حرف های قشنگ
بدون پشتوانه...
مثل آویختن به طناب پوسیدست...
یاد میگیری :
نزدیگترین ها به تو...
گاهی میتواند دورترین ها باشد...
یاد میگیری:
آنقدر از خودت برای روز مبادا
پس انداز داشته باشی...
تا بتوانی یک روزی
تمام خودت رابغل کنی وبروی...
در جای که
شنیده وفهمیده نشوی نمانی...
یاد میگیری:
دیوار خوب است...
سایه درخت مطلوب است...
اما هیچ تکیه گاهی ابدی نیست.....
یاد میگیری:
اعتماد به حرف های قشنگ
بدون پشتوانه...
مثل آویختن به طناب پوسیدست...
یاد میگیری :
نزدیگترین ها به تو...
گاهی میتواند دورترین ها باشد...
یاد میگیری:
آنقدر از خودت برای روز مبادا
پس انداز داشته باشی...
تا بتوانی یک روزی
تمام خودت رابغل کنی وبروی...
در جای که
شنیده وفهمیده نشوی نمانی...
یاد میگیری:
دیوار خوب است...
سایه درخت مطلوب است...
اما هیچ تکیه گاهی ابدی نیست.....
۷.۷k
۰۱ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.