شاه دلم گدا مکش من شده ام گدای تو

شاه دلم گدا مکش ، من شده ام گدای تو
گر چه ستم کنی به من ، جان و تنم فدای تو

مهر تو از وجود من ، با غم دل نمی رود
مهر منت به دل نشد ، هر چه کنم برای تو

از همه کس گذر کنم ، از تو گذر نمی شود
مشکل تو وفای من ، مشکل من جفای تو

کن نظری که تشنه ام ، بهر وصال عشق تو
من نکنم نظر به کس ، جز رخ دلربای تو

جان من و جهان من ، روی سپید تو شدست
عاقبتم چنین شود ، مرگ من و بقای تو

از تو برآید از دلم ، هر نفس و تنفسم
من نروم ز کوی تو ، تا که شوم فنای تو

دست ز تو نمی کشم ، تا که وصال من دهی
هر چه کنی بکن به من ، راضی ام از رضای تو


/ مولانا /
دیدگاه ها (۴)

خوبے دنیاے مجازے اینهــ کهبا چندتا شکلکو چندتا شوخےمیشے خوش ...

بودنها هم بودنهاے قدیمنه اینترنت بود،نه تلفنفقط نڪَاه بود،رو...

.

باسپردن همه چیز به دستان گرم خدا خودت رابرای فردای بهتراماده...

🍒🌱نیست نظر به سوی کس جز رُخ دوست دیده راباد به گوش او رسان ،...

یا که به راه آرم این #صید دل رمیده رایا به رهت سپارم این #جا...

مکن از برم جدایی،مرو از کنارم امشبکه نمی شکیبد از تو دل بی ق...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط