عاشقانه های روح الله و خدیجه
در همان ايامي که در فرانسه بوديم روزي خانم به منزل يکي از فاميل هايشان به ميهماني رفتند، اما موقع برگشتن دو ساعت از وقتي که به حضرت امام(ره) گفته بودند که برمي گردند، ديرتر شده بود و هنوز برنگشته بودند.
امام(ره) که همه کارهايشان را با ساعت و دقيقه تنظيم مي کردند، سه بار از اتاق به آشپزخانه آمدند و پرسيدند: «خانم نيامدند؟» دفعه سوم فرمودند : «نگران شده ام، شما نمي توانيد وسيله اي پيدا کنيد که تماس بگيريم؟» تا اينکه خانم تشريف آوردند، اما وقتي خانم آمدند با يک محبت خاصي روبه روي خانم نشستند و فقط گفتند : «مرا دل نگران کردي» !
امام(ره) که همه کارهايشان را با ساعت و دقيقه تنظيم مي کردند، سه بار از اتاق به آشپزخانه آمدند و پرسيدند: «خانم نيامدند؟» دفعه سوم فرمودند : «نگران شده ام، شما نمي توانيد وسيله اي پيدا کنيد که تماس بگيريم؟» تا اينکه خانم تشريف آوردند، اما وقتي خانم آمدند با يک محبت خاصي روبه روي خانم نشستند و فقط گفتند : «مرا دل نگران کردي» !
۴.۴k
۲۷ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.