حکایت آموزده
حکایت آموزده
روزی مردی فقیر،
با ظرفی پر از انگور،
نزد رسول الله آمد و به او هدیه داد،
رسول الله آن ظرف را گرفت و شروع کرد به خوردن انگور
و با خوردن هر دانه انگور تبسمی میکرد
و آن مرد از خوشحالی انگار بال در آورده و پرواز میکرد،
اصحاب رسول الله بنابه عادت منتظر این بودند که آنها را در خوردن شریک نماید
و رسول الله همه انگورها را خورد و به آنها تعارفی نکرد .
آن مرد فقیر با خوشحالی فراوان از آنجا رفت .
یکی از اصحاب پرسید:
یا رسول الله عادت بر این داشتید که ما را در خوردن شریک میکردید،
اما این بار به تنهائی انگورها را خوردید!!
رسول الله لبخندی زد و فرمود :
دیدید خوشحالی آن مرد وقتی انگورها را میخوردم؟
انگورها آنقدر تلخ بود،
که ترسیدم اگر یکی از شما در خوردن تلخی نشان دهد خوشحالی آن مرد به افسردگی مبدل شود .
هیچ وقت دل کسی رو نشکن .....
لشکر جهاد سایبری خوزستان
_________
#لشکر_جهاد_سایبری #خوزستان #اهواز #خرمشهر #آبادان #دزفول #شوشتر #شوش #هویزه #حمیدیه #مسجد_سلیمان #سوسنگرد #امیدیه #ماهشهر #بندر_امام #باغملک #اندیکا #شادگان #اروند #کارون #دز #بهبهان
روزی مردی فقیر،
با ظرفی پر از انگور،
نزد رسول الله آمد و به او هدیه داد،
رسول الله آن ظرف را گرفت و شروع کرد به خوردن انگور
و با خوردن هر دانه انگور تبسمی میکرد
و آن مرد از خوشحالی انگار بال در آورده و پرواز میکرد،
اصحاب رسول الله بنابه عادت منتظر این بودند که آنها را در خوردن شریک نماید
و رسول الله همه انگورها را خورد و به آنها تعارفی نکرد .
آن مرد فقیر با خوشحالی فراوان از آنجا رفت .
یکی از اصحاب پرسید:
یا رسول الله عادت بر این داشتید که ما را در خوردن شریک میکردید،
اما این بار به تنهائی انگورها را خوردید!!
رسول الله لبخندی زد و فرمود :
دیدید خوشحالی آن مرد وقتی انگورها را میخوردم؟
انگورها آنقدر تلخ بود،
که ترسیدم اگر یکی از شما در خوردن تلخی نشان دهد خوشحالی آن مرد به افسردگی مبدل شود .
هیچ وقت دل کسی رو نشکن .....
لشکر جهاد سایبری خوزستان
_________
#لشکر_جهاد_سایبری #خوزستان #اهواز #خرمشهر #آبادان #دزفول #شوشتر #شوش #هویزه #حمیدیه #مسجد_سلیمان #سوسنگرد #امیدیه #ماهشهر #بندر_امام #باغملک #اندیکا #شادگان #اروند #کارون #دز #بهبهان
۱.۷k
۲۲ تیر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.