خار خندید و به گل گفت سلام

🌷 🌷 🌷
خار خندید و به گل گفت سلام
و جوابی نشنید
خار رنجید ولی هیچ نگفت
ساعتی چند گذشت
گل چه زیبا شده بود
دست بی رحمی نزدیک آمد،
گل سراسیمه ز وحشت افسرد
لیک آن خار در آن دست خلید و گل از مرگ رهید
صبح فردا که رسید
خار با شبنمی از خواب پرید
گل صمیمانه به او گفت سلام...

گل اگر خار نداشت
دل اگر بی غم بود
اگر از بهر کبوتر قفسی تنگ نبود،
زندگی،
عشق،
اسارت،
همه بی معنا بود . . . .
🌷 🌷 🌷
دیدگاه ها (۱۳)

یہ روزایی هست؛آدم اینقدر حالش خوبہڪہ هیچ اتفاقی نمیتونہ حال ...

ﻭﻋﺪﻩ‌ی ﺧــﺪﺍ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﺩﺳﺘﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻩﺗﺎ ﻓﺘﺢ ڪنی ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍﻭ ...

چرخ گردون چه بخندد،،،چه نخندد،،، تو بخند... مشکلی گر تو را،،...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط