دست به ماشه آماده شلیک مرور خاطرات

دست به ماشه ، آماده شلیک ، مرور خاطرات
خاطره شماره ۱ :
سرمو گذاشتم رو سینش ضربان قلبشو شنیدم. یکم شک
خاطره شماره ۲ :
پیشونیمو بوس کرد. یکم بیشتر شک
خاطره شماره ۳ :
دفعه اولی که بغلش کردم
کم‌‌کم انصراف از خودکشی
خاطره شماره ۴ :
ولم کرد!!! :)
#بنگ :):
دیدگاه ها (۵)

نشسته امخسته ام!دیگر قایق نمیسازم!پشت دریاها هرخبری که می خو...

تازگی ها دلم که می گیرد؛شال و کلاه میکنمهندزفری و گوشی ام را...

نگیر فاصله از من ، بیا کنارم باشاسیر فصل خزانم ، بیا بهارم ب...

آهای حاکم....!در این بازی دیگــــر ، حکمِ دل نکن . مــــــن ...

بیب من برمیگردمپارت: 59نگاهی به اتاق انداختم کوچیک بود اما خ...

# رز _ سیاه PART _ 48 تهیانگ: کنار تختش نشسته بودم و دستشو ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط