پدربزرگ من...چیز زیادی ازش یادم نمیاد جز اینکه شطرنج بازی
پدربزرگ من...چیز زیادی ازش یادم نمیاد جز اینکه شطرنج بازی کردن رو بهم یاد داد. هر بار که بازیمون تموم میشد و مهره ها رو توی جعبه ش میذاشتیم، یه چیز بهم می گفت، هنوز صدای آرومش تو گوشمه:" میبینی کرول! زندگی مثل شطرنجه، وقتی بازی تموم میشه همه مهره ها، پیاده ها، شاه ها و وزیرها همه به یک جعبه برمیگردن."
📕 دروغگویی روی مبل
✍ 🏻 #اروین_دی_یالوم
📕 دروغگویی روی مبل
✍ 🏻 #اروین_دی_یالوم
۱.۸k
۱۶ شهریور ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.