تو جمعی داشتن شاهنامه میخوندن

تو جمعی داشتن شاهنامه میخوندن.
یکی این بیت رو خوند:
جهان آفرین چو جهان آفرید
سواری چو رستم نیامد پدید
پیر مردی بلند شد و گفت:
آن روز که عشق سر افرازی میکرد
بر سر قله عشق یکه تازی میکرد
آن روز که عباس یل زینب بود
رستم سر کوچه خاک بازی میکرد
#صلی_الله_علیک_یااباالفضل
دیدگاه ها (۱)

هفته دیگه همه میرن...به گمانم که میان هم زائر ها فقط امضای ب...

●اخلاقم حکم میکنه چیزی نگم●وگرنه دلم خیلی" پره" ...

خدا جونم عاشششقتم

میدونستید عایا؟؟ لطفانشر بدید تو هر گروهی که هستید.ممنون

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط