شاید بدانی که ما آدم ها،سگ جان ترین موجوداتی هستیم که مرگ
شاید بدانی که ما آدم ها،سگ جان ترین موجوداتی هستیم که مرگ هم نتوانسته تسلیممان کند.
اینکه گاهی وقت ها زندگی ات را بوی عرق گرفته باشد و حس ِ خفه شدن در یک اتاق تنگ و تاریک را داشته باشی.
اینکه تو هم گاهی وقت ها برای رها شدن از درد، معشوقه ات را در آغوش یک غریبه تصور کرده ای.
اینکه خیلی از روزها برایت فرقی نمیکند چای ات را سرد بنوشی یا داغ.
اینکه تمام درختان شهر، قسم خورده باشند امسال شکوفه نیاورند.
اینکه هنوز هم ما آدم ها برای انکار ِ گریه هایمان، میخندیم.
و اینکه سال هاست مرگ، نامش را به " زندگی " تغییر داده است...
اینکه گاهی وقت ها زندگی ات را بوی عرق گرفته باشد و حس ِ خفه شدن در یک اتاق تنگ و تاریک را داشته باشی.
اینکه تو هم گاهی وقت ها برای رها شدن از درد، معشوقه ات را در آغوش یک غریبه تصور کرده ای.
اینکه خیلی از روزها برایت فرقی نمیکند چای ات را سرد بنوشی یا داغ.
اینکه تمام درختان شهر، قسم خورده باشند امسال شکوفه نیاورند.
اینکه هنوز هم ما آدم ها برای انکار ِ گریه هایمان، میخندیم.
و اینکه سال هاست مرگ، نامش را به " زندگی " تغییر داده است...
۱.۸k
۲۸ خرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.