یک نفس با ما نشستی خانه بوی گل

یک نفس با ما نشستی خانه بوی گل

گرفـــــت، ،

خانه ات آباد کین ویرانه بوی گل

گرفـــــت، ،

از پریشان گویی ام دیدی پریشان

خاطـــــرم، ،

زلف خود را شانه کردی شانه بوی گل گرفـــــت، ،

پرتو رنگ رخت با آن گل افشانی که
داشـــــت، ،

در زیارتگاه دل پروانه بوی گل

گرفـــــت، ،





#ایرج بسطامی
دیدگاه ها (۴۴)

کرکره شنبـه را بالا میکشیـم و به اولیـن دوست لبـخنـد میزنیم....

من، حبـــّــــــه ی قــــــــند توام،، بردار چایـــت را ..! ...

یک استکان چای از میان دستانت و یک جرعه غزل از میان چشمانت،،د...

و این عید نیز گذشت ..!و چقدر سخت است , که این عزیزترین عید ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط