سرنوشت من(2)
سرنوشت من(2)
ات=
ماشین و روشن کردم رفتم به سمت خونه ی کاترین
رسیدم دوتا بوق زدم تا کاترین متوجه بشه که اومدم در ماشین باز شد کاترین نشست
•سلام کجا بریم
$سلام بریم رستوران شام نخوردم
•اوم چه فکر خوبی اتفاقا خیلی گشنمه
$خوبه
بعد 20 دقیقه رسیدیم
$کاترین پاشو پاشو رسیدیم گرفتی خوابیدی
•ای بابا خب خوابم میومد
$خب حالا پاشو
رفتیم داخل یه میز دونفره گوشه ی رستوران انتخاب کردیم نشستیم تا سفارش هامون حاضر بشه
سفارش هارو آوردن خوردیم و مشغول حرف زدن شدیم.
•خب کار مهمت چی بود
$آممممم خب من وقتی بهت زنگ زدم قبلش با مامانم دعوام شد
•خب
$دیگه خسته شدم
•ات میگم منم زیاد با خانواده دعوام میشه یه فکری دارم!!!
$چی؟
•بیا فرار کنیم
$هیییییییییی کاترین چی میگی
•به حرفام فکر کن
تقدیم به روی ماهتون😊😊
ات=
ماشین و روشن کردم رفتم به سمت خونه ی کاترین
رسیدم دوتا بوق زدم تا کاترین متوجه بشه که اومدم در ماشین باز شد کاترین نشست
•سلام کجا بریم
$سلام بریم رستوران شام نخوردم
•اوم چه فکر خوبی اتفاقا خیلی گشنمه
$خوبه
بعد 20 دقیقه رسیدیم
$کاترین پاشو پاشو رسیدیم گرفتی خوابیدی
•ای بابا خب خوابم میومد
$خب حالا پاشو
رفتیم داخل یه میز دونفره گوشه ی رستوران انتخاب کردیم نشستیم تا سفارش هامون حاضر بشه
سفارش هارو آوردن خوردیم و مشغول حرف زدن شدیم.
•خب کار مهمت چی بود
$آممممم خب من وقتی بهت زنگ زدم قبلش با مامانم دعوام شد
•خب
$دیگه خسته شدم
•ات میگم منم زیاد با خانواده دعوام میشه یه فکری دارم!!!
$چی؟
•بیا فرار کنیم
$هیییییییییی کاترین چی میگی
•به حرفام فکر کن
تقدیم به روی ماهتون😊😊
۱.۶k
۱۵ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.