از عربستان تا خیابانهای تهران

از عربستان تا خیابان‌های تهران
به دو جوان زایر ایرانی در فرودگاه جده تعرض جنسی میشود. ابعاد آن مشخص نمی‌شود، اما همین خبر کفایت میکرد تا جماعت فارغ از تعلق فکری، چنان رگ‌های گردنشان برجسته شود که به کمتر از جنگ دو کشور راضی نشوند. چرا؟ چون مگر میشود به غیرت و ناموس یک مملکت هفتاد میلیونی اهانت شود، بدون آنکه یک دولت پشت آن باشد؟!
حال برگردیم به جایی بسیار نزدیکتر، همین مملکت خودمان: وسط شهر تهران، در روشنایی روز، یازده نفر به به یک دختر یازده ساله تجاوز میکنند. یازده نفری که گفته میشود معتاد و احتمالا تحت تاثیر استفاده از مواد مخدر بوده‌اند و دختری که به نظر میرسد از کودکان کار، یا بی‌خانمان بوده است. دختر، ایرانی است و علی‌القاعده باید این هم ناموس تلقی شود، منتها خبرش کوچکترین موج واکنشی ایجاد نمیکند؛ نه کسی در مجلس تهدیدی میکند و نه کسی از قم اعتراضی (یحتمل همه حواس‌شان جمع عدم اختلاط در بازی والیبال است، چنان حفاظت از ناموسی از چنین تجاوز به عنفی لابد مهمتر است)، نه دوستان یادداشت مینویسند و نه کسی کفن میپوشد و تجمعی میکند. لابد فرق دارد، برای ما فرقی دارد.
نهادهای مرجع میگویند بیش از ۱۳ هزار کودک خیابانی در تهران داریم (البته ذکر شده که آمار قدیمی است و عدد فعلی بسیار بزرگتر از این مقدار است)، سیزده هزار نفری که در مقابل انواع و اقسام آسیب‌های اجتماعی بی دفاع اند (بطور مثال، آمار وزارت بهداشت حاکی از ابتلا ۴۶ برابری کودکان خیابانی به ایدز، نسبت به میانگین جامعه‌اند. گزارش تصریح کرده که عامل اصلی، تجاوز به این کودکان است). روزانه اینها به بیگاری گرفته میشوند، مورد ضرب و شتم قرار گرفته میشوند، بهشان تجاوز میشود، از اولیه ترین حقوق انسانی محروم میشوند، و صدایی از کسی بلند نمی‌شود. لابد ناموس مملکت نیستند که کسی برایشان نوحه‌ای بخواند، متجاوز هم عرب و عربستان نیست تا حساسیتی بربی‌انگیزد، ربطی هم به یمن و کودکان یمنی ندارند، خاندان فهد هم هیچکاره‌اند تا غیرت ملی‌مان تحریک شود، با این شرایط چه اهمیتی دارد؟ حالا نه بهزیستی مسیولیت میپذیرد و نه شهرداری، خب؟
درد بزرگ ما مرگ "همبستگی اجتماعی" مان است، ادعایی غیر از این جعل محض است. سر ماجرای جده، درد ما درد غیرت ملی نبود، دوگانه عرب‌ستیزی و فهدستیزی‌مان بود که پیشرانه آن موج شد، وگرنه کدام غیرت؟ چنان غیرتی که به چنین فاجعه‌ای که در جلوی چشمان‌مان، در خیابان‌ها شهرمان جریان دارد، کور و کافر باشد تقلبی است، نیست، وجود ندارد.
والسلام
پینوشت: روزه دوستان روزه‌دار قبول

دیدگاه ها (۴)

به به، چه نمازی*!فکرم همه‌جا هست، ولی پیش خدا نیستسجاده زر د...

همیشه از حرمت ، بوی سیب می آید صدای بال ملائک ، ...

کشور آباد من، گلخانه میخواهد چه کار؟قصه معلوم است، پس افسانه...

روزه می گیرم، ولی یادت خرابش می کندسرکه می ریزم ،ولی عشقت شر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط