تو میوه ی بهی

تو میوه ی بهی
در انتهای شاخه ای
به تاجِ آن درخت
که دستِ میوه چین نمی رسد به تو
تو زنبقی به صخره ای
که زیرِ پای آن شبان و آن رمه
لگد نمی شوی
تو تاکی و با بهار پیچ و تاب می خوری
به سمتِ روشنِ ستاره می روی
و موی تو به رنگِ مشعل است
تو را به هیچ زینتی نیاز نیست
به جز به دسته های گُل
که بافتم برای موی تو ...

☑️💟✅
دیدگاه ها (۷)

گفتی بگو که با که خوشی در نبود من گفتم کسی به جز تو ندارم حس...

کاش... بودن ها را عکس نمی گرفتیم که نبودن ها، آینهٔ دق شوند....

«‏عشق» یعنی: بدونی چطور بگی "دوستت دارم" بدون اینکه حرفی بزن...

دوستم داشته باش و هر بار به اسم کوچکم صدا بزن مرا "حواصیل" ...

گفته اند مستی و راستی، و راست گفته اند. در منتهی الیه مستی و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط