پارت ۷۷۴
پارت ۷۷۴
رمان MAM
به قلم م.ا
کپی و نشر رمان حتی با ذکر نام نویسنده حرام میباشد...
امیر...
سریع خودمو به ارمانو ارمین رسوندم...چه خوش خیال داشتن گیم میزدن...
_دخترا لو رفتن...
ارمان_/باشه امیر شوخی جالبی بود...ارمین بخند ضایع نشه...
~شوخی نیست واقیعه ببین این صدای ملیکاس یکم پیش زنگ زد بهم میخواست یه چیزی بگه که قطع شد...شماره ناشناسم بود احتمالا گوشی شاهین بوده...
صدارو واسشون پخش کردم...
ارمین_اصلا از صدای مضطربش معلومه چیز بدیه امیر...
_منم همینو میگم ...ارمان بجنب زنگ بزن امین...
ارمین_نوید ! به نوید زنگ بزن... امیر شاید خبری داشته باشه!!
_/اوکی الان زنگ میزنم نوید ببینم چه خبره اون خراب شده...
ارمان سری تکون داد زنگ زد ...منم زنگ زدم نوید ...چیزی نشده ملیکا و دخترا سالمن...اون حیون چیزی نفهمیده...چند بار نویدو گرفتم اما خاموش بود!
ارمین:این دفعه بگاش میدم مرتیکه رو... خودم میکشمش فقط یه تار مو از سر زنم کم بشه دنیارو سرش خراب میکنم...
ارمین:چیشد امیر نوید برداشت؟
_/نه خاموشه ...
امین با احمد یکم بعد اومدن...امین دست به کار شد..
احمد_/میگم انقدر عصبی نباشین ممکنه لو نرفته باشن اصلا...
ارمان:قطعا رفتن احمد صدای ملیکارو گوش کن...
امین_ردیاب توی لباساشون کلا از بین رفته...
_/واسه نوید هم؟
_اره
رمان MAM
به قلم م.ا
کپی و نشر رمان حتی با ذکر نام نویسنده حرام میباشد...
امیر...
سریع خودمو به ارمانو ارمین رسوندم...چه خوش خیال داشتن گیم میزدن...
_دخترا لو رفتن...
ارمان_/باشه امیر شوخی جالبی بود...ارمین بخند ضایع نشه...
~شوخی نیست واقیعه ببین این صدای ملیکاس یکم پیش زنگ زد بهم میخواست یه چیزی بگه که قطع شد...شماره ناشناسم بود احتمالا گوشی شاهین بوده...
صدارو واسشون پخش کردم...
ارمین_اصلا از صدای مضطربش معلومه چیز بدیه امیر...
_منم همینو میگم ...ارمان بجنب زنگ بزن امین...
ارمین_نوید ! به نوید زنگ بزن... امیر شاید خبری داشته باشه!!
_/اوکی الان زنگ میزنم نوید ببینم چه خبره اون خراب شده...
ارمان سری تکون داد زنگ زد ...منم زنگ زدم نوید ...چیزی نشده ملیکا و دخترا سالمن...اون حیون چیزی نفهمیده...چند بار نویدو گرفتم اما خاموش بود!
ارمین:این دفعه بگاش میدم مرتیکه رو... خودم میکشمش فقط یه تار مو از سر زنم کم بشه دنیارو سرش خراب میکنم...
ارمین:چیشد امیر نوید برداشت؟
_/نه خاموشه ...
امین با احمد یکم بعد اومدن...امین دست به کار شد..
احمد_/میگم انقدر عصبی نباشین ممکنه لو نرفته باشن اصلا...
ارمان:قطعا رفتن احمد صدای ملیکارو گوش کن...
امین_ردیاب توی لباساشون کلا از بین رفته...
_/واسه نوید هم؟
_اره
۱.۹k
۲۹ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.