من از صدای گریه تو به غربت بارون رسیدم

من از صدای گریه تو به غربت بارون رسیدم

توچشات باغ بارون زده دیدم

چشم تو همرنگ یه باغ، توغربت غروب پاییز

مثل من،از یه درد کهنه لبریز

با تو بوی کاهگل وخاک،عطر کوچه باغ نمناک زنده می شه

با تو بوی خاک وبارون،عطر ترمه وگلابدون زنده می شه

تو مثل شهر کوچیک من،هنوز برام خاطره سازی

هنوزم قبله معصوم نمازی
دیدگاه ها (۸)

عکاس خودم...

شب عشق است و هر کس دست یار خویش می بوسد،غریبم، بی کسم،من دست...

نوشتن دوســـــــــت دارم راحتہ اماپاش وایســــــــــادن ڪار...

اینقدر نگو : اگه ببخشم کوچک می شوم اگه با گذشت کردن کسی کوچ...

پارت 1

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط