بیو از کلارا
بیو از کلارا
اسم: کلارا
فامیلی: دارکنا(ایده نداشتم)
سن: 24_255
وزن: 28
قده: 160
محل تولد: کره
محل زندگی: نیویورک
علایق: انواع رنگ ابی، مشکی، سارینا، دوستاش، بچهاش، نوه هاش، غذا های تند، و مش*وب، خواهرش، اواز خوندن
تنفرات: اسنا، جودی، ساینا، قلدرهای مدرسش، دعوا با سارینا، وقتی بچهاش گریه کن، چیز های رنگا رنگ، پ ر ی و د
شوهر: سارینا
بچه: لونا، چارلی، میوس، هارکسر(خود شوهر بندع انتخاب کرد)
نوه: اسمشون یادم رفت😂
خواهر: اتسوشی(یه اتسوشی دیگس) کلانا
قدرت: میتون پرواز کن، با اواز خوندن اجسام تکون میدع، میتون خودش شبیه همون ادم بکن
زندگی نامش: کلارا و خواهرش کلانا به آزمایشگاه فروخت شدن اونا فقط 4 سالشون بود کلارا بعد از این که چندین بار خون و بهش ت ج ا و ز شده دیگه لبخند نمیزد یک روز آزمایشگاه اتیش گرفته و همه فرار کردن و دراونموقع کلارا تونست فرار کن و برای اولین بار سارینا رو دیده و وقتی از آزمایشگاه بیرون اومده دیگه ندیدش یه خانم مهربون اومده کلارا و کلانا رو برود خونه و به انها کمک کرد و کلارا و کلانا به مدرسه رفتن و از اونجا به بعد کلارا به چند نفر دوست شده...
˚◞♡ ⃗ 🎐 *ೃ༄˚◞♡ ⃗ 🎐 *ೃ༄˚◞♡ ⃗ 🎐 *ೃ༄
خب دیگه بسه اگر خواستین بگین رمان بنویسم اه😂
اسم: کلارا
فامیلی: دارکنا(ایده نداشتم)
سن: 24_255
وزن: 28
قده: 160
محل تولد: کره
محل زندگی: نیویورک
علایق: انواع رنگ ابی، مشکی، سارینا، دوستاش، بچهاش، نوه هاش، غذا های تند، و مش*وب، خواهرش، اواز خوندن
تنفرات: اسنا، جودی، ساینا، قلدرهای مدرسش، دعوا با سارینا، وقتی بچهاش گریه کن، چیز های رنگا رنگ، پ ر ی و د
شوهر: سارینا
بچه: لونا، چارلی، میوس، هارکسر(خود شوهر بندع انتخاب کرد)
نوه: اسمشون یادم رفت😂
خواهر: اتسوشی(یه اتسوشی دیگس) کلانا
قدرت: میتون پرواز کن، با اواز خوندن اجسام تکون میدع، میتون خودش شبیه همون ادم بکن
زندگی نامش: کلارا و خواهرش کلانا به آزمایشگاه فروخت شدن اونا فقط 4 سالشون بود کلارا بعد از این که چندین بار خون و بهش ت ج ا و ز شده دیگه لبخند نمیزد یک روز آزمایشگاه اتیش گرفته و همه فرار کردن و دراونموقع کلارا تونست فرار کن و برای اولین بار سارینا رو دیده و وقتی از آزمایشگاه بیرون اومده دیگه ندیدش یه خانم مهربون اومده کلارا و کلانا رو برود خونه و به انها کمک کرد و کلارا و کلانا به مدرسه رفتن و از اونجا به بعد کلارا به چند نفر دوست شده...
˚◞♡ ⃗ 🎐 *ೃ༄˚◞♡ ⃗ 🎐 *ೃ༄˚◞♡ ⃗ 🎐 *ೃ༄
خب دیگه بسه اگر خواستین بگین رمان بنویسم اه😂
- ۱.۸k
- ۰۶ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط