هفت فرشته پارت دوم
هفت فرشته پارت دوم
فلش بک
امروز هم یه روز خسته کننده برات بود هر روز باید به اون بار میرفتی و برای آدمای کثیف اونجا سفارش میگرفتی زنگ ساعت خورد و از خواب بیدار شدی لباس های گارسونیت رو پوشیدی یه دامن مشکی کوتاه با لباس یقه باز سفید که نوار های مشکی داشت کفش هات رو پوشیدی با یه پالتو مشکی از خونه رفتی بیرون و وارد بار شدی چند ساعتی گذشت بود که دو تا پسر جذاب و خوشگل وارد شدن اول فکر کردی واسه خوش گذرونی با دخترا اومدن ولی اونا اصلا نزدیک دخترا نشدن تو فکر بودی که رئیست گفت:
#: هی ا/ت حواست کجاست برو سفارش اون دو تا مرد رو بگیر
+: چشم قربان
پایان فلش بک
+: خوش اومدین آقایون چی میل دارین
از زبون تهیونگ به کوک
&: ههه چه دختر خوشگلی برای چی توی بار کار میکنه
$: نمیدونم ولی بهش نمیخوره اهل دقل بازی و سرگرمی هر شب پسرا باشه
&:آره منم همین نظر رو دارم
+:آهای آقا با شمام سفارشتون؟
$: برای من شراب بیار
&:واسه منم یه جام پر از خون قرمز بیار تازه باشه لطفا
+: چی جام خون شوخی میکنین مگه نه!
تهیونگ با قیافه جدی گفت:
&: نه، شوخی کردم بابا واسه منم شراب بیار
وقتی تو رفتی جونک کوک به تهیونگ گفت:
$: هی ته داشتی لومون میدادی اگه میفهمید چی؟
&: نترس نمیفهمه
بعد از خوردن شراب ها اونا زیاد روی کرده بودن و مست شده بودن دیگه تقریبا بار خالی شده بود که دیدی اون دو تا پسر مست افتادن روی زمین رفتی سمتشون و گفتی:
+: ببخشید آقایون بار تعطیل شده دیگه شما باید برین
اما اون ها خیلی مست بودن و نمیتونستن تا خونشون رانندگی کنن پس بهشون گفتی:
+: اگه میخواین من برسونمتون
&:اگه بشه ممنون میشم
+: آدرس خونتون کجاست
$: تو راه بهتون میگیم
+: باشه
وقتی رسیدین خونشون از بیرون شبیه یه زندان تاریک و البته داخلشم زیاد خوب نبود یه خونه تاریک با پرده های مشکی مبل های قرمز خیلی ترسناک بود اونا رو وارد خونشون کردی میخواستی بری که تهیونگ گفت:
&: میشه ما رو به اتاقمون ببری میترسم بیفتیم
با پوفی گفتی باشه وقتی اون ها رو وارد اتاقشون کردی یه دفعه یکیشون تو رو روی تخت پرت کرد و روت خیمه زد
+: ولم کن عوضی
&: هی بیبی گرل زیاد تکون نخور چون باعث میشی من حشری تر بشم پس نفعته تکون نخوری
خوب خوب چه جایی هم تموم شد
لایک و کامنت فراموش نشه
لایکا به ۲۵ تا برسه پارت بعد رو میزارم😊💜
فلش بک
امروز هم یه روز خسته کننده برات بود هر روز باید به اون بار میرفتی و برای آدمای کثیف اونجا سفارش میگرفتی زنگ ساعت خورد و از خواب بیدار شدی لباس های گارسونیت رو پوشیدی یه دامن مشکی کوتاه با لباس یقه باز سفید که نوار های مشکی داشت کفش هات رو پوشیدی با یه پالتو مشکی از خونه رفتی بیرون و وارد بار شدی چند ساعتی گذشت بود که دو تا پسر جذاب و خوشگل وارد شدن اول فکر کردی واسه خوش گذرونی با دخترا اومدن ولی اونا اصلا نزدیک دخترا نشدن تو فکر بودی که رئیست گفت:
#: هی ا/ت حواست کجاست برو سفارش اون دو تا مرد رو بگیر
+: چشم قربان
پایان فلش بک
+: خوش اومدین آقایون چی میل دارین
از زبون تهیونگ به کوک
&: ههه چه دختر خوشگلی برای چی توی بار کار میکنه
$: نمیدونم ولی بهش نمیخوره اهل دقل بازی و سرگرمی هر شب پسرا باشه
&:آره منم همین نظر رو دارم
+:آهای آقا با شمام سفارشتون؟
$: برای من شراب بیار
&:واسه منم یه جام پر از خون قرمز بیار تازه باشه لطفا
+: چی جام خون شوخی میکنین مگه نه!
تهیونگ با قیافه جدی گفت:
&: نه، شوخی کردم بابا واسه منم شراب بیار
وقتی تو رفتی جونک کوک به تهیونگ گفت:
$: هی ته داشتی لومون میدادی اگه میفهمید چی؟
&: نترس نمیفهمه
بعد از خوردن شراب ها اونا زیاد روی کرده بودن و مست شده بودن دیگه تقریبا بار خالی شده بود که دیدی اون دو تا پسر مست افتادن روی زمین رفتی سمتشون و گفتی:
+: ببخشید آقایون بار تعطیل شده دیگه شما باید برین
اما اون ها خیلی مست بودن و نمیتونستن تا خونشون رانندگی کنن پس بهشون گفتی:
+: اگه میخواین من برسونمتون
&:اگه بشه ممنون میشم
+: آدرس خونتون کجاست
$: تو راه بهتون میگیم
+: باشه
وقتی رسیدین خونشون از بیرون شبیه یه زندان تاریک و البته داخلشم زیاد خوب نبود یه خونه تاریک با پرده های مشکی مبل های قرمز خیلی ترسناک بود اونا رو وارد خونشون کردی میخواستی بری که تهیونگ گفت:
&: میشه ما رو به اتاقمون ببری میترسم بیفتیم
با پوفی گفتی باشه وقتی اون ها رو وارد اتاقشون کردی یه دفعه یکیشون تو رو روی تخت پرت کرد و روت خیمه زد
+: ولم کن عوضی
&: هی بیبی گرل زیاد تکون نخور چون باعث میشی من حشری تر بشم پس نفعته تکون نخوری
خوب خوب چه جایی هم تموم شد
لایک و کامنت فراموش نشه
لایکا به ۲۵ تا برسه پارت بعد رو میزارم😊💜
۳۱.۲k
۲۱ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.