هرچه بیش تر م گریزم

هرچه بیش تر مے گریزم،
به تو نزدیڪ تر مے شوم
هر چه رو برمے گردانم!
تو را بیش تر مے بینم...
جزیره اے هستم در آب هاے شیدایی
از همه سو به تو محدودم
هزار و یڪ آینه،
تصویرت را مے چرخانند
از تو ، آغاز مے شوم
در تو، پایان مے گیرم


#عمران_صلاحے
دیدگاه ها (۹)

دلتنـگی غروب را مـیان گیسـوانم پنهان ڪردم ... با زمـین و زمـ...

دل من قایق لنگر زده در طوفان است خودم اینجا دل من پیش تو سرگ...

"زمـــــــانــه" دوخــت لــبـــــــــم را بـــــــــهریــســ...

دوربین دستش گرفته زندگیّ لعنتیآمده با گربه‌هایم صحنه‌آرایی ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط