دعایی گر نمیگویی به دشنامی عزیزم کن

دعایی گر نمیگویی به دشنامی عزیزم کن .
که گر تلخ است شیرین است از ان لب هر چه فرمایی .
دیدگاه ها (۱)

مغرب ..اخر قصد من تویی غایت جهد وارزو تا نرسم به دامنت دست ا...

رفیقم نماز یادت نره ..بسم الله .

یه پلاک که بیرون زده از دل خاکروی اون اسمیه از یه جوونیه پلا...

ایکه ز دیده غایبی در دل ما نشسته ای .طوووووووووووووی قشنگ من...

به قد یک خوردن چای تلخ با من باشکه تلخ با تو عزیزم هنوز شیری...

گر کس بر من دهد زهر چو تو در ایام کهن بر من داد بودی زهر آنر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط