🎃🖤💥HAUNTING🖤💥

🎃🖤💥HAUNTING🖤💥
✨️ تکپارتی

با تنفر از توی سیرک زد بیرون .
اون دلقک خشن و پرو چطور می تونست
با هاش همچین حرفی بزنه .
داشت آتیش می گرفت .
+دلقک بی خاصیت!
_با کی بودی !؟
با شنیدن صداش دوباره گر گرفت .
+با عوضی مثل تو .
_عه !پس زبونت و میبرم .
به طرفم اومد و دستاش و گزاشت رو شونه هام
وقتی دقت کردم دیدم چشماش از جادویی هم جادویی تره !
_می خوایی بفهمی با من درست صحبت نکردن یعنی چی ؟؟
همین جور بهت زده نگاهش کرد .
_یه چیزی بگو لالی ،کری ؟
+چقدر ت تو خوشگلی !!
یک دفعه بغلم کردو لباش و روی لبام گزاشت .
نفسم بند اومد .
خیلی نرم و آروم منو بوسید بعد یک مین ازم جدا شدو توی چشمام زل زد .
_خیلی وقته دوست دارم ژاکلین :)))))

_دل.گون _