🔶 رام کردن لویاتان مالی؛ تنها راه چاره
🔶 رام کردن لویاتان مالی؛ تنها راه چاره
در سال ۲۰۱۳ یعنی ۱۴۶ سال پس از آنکه مارکس کتاب سرمایه را منتشر کرد، توماس پیکتی کتاب سرمایه در قرن بیست و یکم را منتشر ساخت. پیکتی در سرمایه عنوان می کند که مشکل اصلی زمانه ما گرایش بازده ثروت به پیشی گرفتن از رشد اقتصادی است. از آنجا که ثروت در نظم اقتصادی کنونی توزیعی به شدت نابرابر دارد، این گرایش منجر به نابرابری بیشتر خواهد شد. این خصیصه مربوط به دوره حاضر است که آن را تحت عنوان دوره رشد مالی سالار می شناسیم. در این دوره افراد به دو دسته تقسیم می شوند: افرادی که از طریق کار کسب درآمد کرده و زندگی می کنند و دسته ای دیگر که از قِبل ثروت و دارایی هایشان کسب درآمد می کنند. دسته دوم کسانی هستند که به قدری دارایی دارند که قادرند به واسطه سرمایه گذاری یا اجاره دارایی های خود سود کسب کنند. این افراد تمایل دارند که قیمت دارایی ها روز به روز افزایش یابد. کل نظام پولی و مالی با سلیقه همین افراد تنظیم می شود. آن انگیزه شدید برای تورم قیمت دارایی ها و البته اختیار وسیعی که در اختیار این الیگارش قرار دارد، هیولایی را در اقتصاد به راه می اندازد که با قدرت وصف ناپذیری فرایند تصاحب را رقم می زند. این هیولا را با الهام از استعارهای که هابز به کار می برد لویاتان مالی نامیدهام. زمان آن فرارسیده است که دولت با اقتدار متکی به اراده و اجماع عمومی افسار بر گردن لویاتان مالی افکند و آن را رام کند درغیر این صورت هر روز باید شاهد دریده شدن سفره و معیشت مردم باشد. تضعیف قدرت مالی خصوصی و اختصاصی با هدف کنترل تورم قیمت داراییها تنها راه است...
در سال ۲۰۱۳ یعنی ۱۴۶ سال پس از آنکه مارکس کتاب سرمایه را منتشر کرد، توماس پیکتی کتاب سرمایه در قرن بیست و یکم را منتشر ساخت. پیکتی در سرمایه عنوان می کند که مشکل اصلی زمانه ما گرایش بازده ثروت به پیشی گرفتن از رشد اقتصادی است. از آنجا که ثروت در نظم اقتصادی کنونی توزیعی به شدت نابرابر دارد، این گرایش منجر به نابرابری بیشتر خواهد شد. این خصیصه مربوط به دوره حاضر است که آن را تحت عنوان دوره رشد مالی سالار می شناسیم. در این دوره افراد به دو دسته تقسیم می شوند: افرادی که از طریق کار کسب درآمد کرده و زندگی می کنند و دسته ای دیگر که از قِبل ثروت و دارایی هایشان کسب درآمد می کنند. دسته دوم کسانی هستند که به قدری دارایی دارند که قادرند به واسطه سرمایه گذاری یا اجاره دارایی های خود سود کسب کنند. این افراد تمایل دارند که قیمت دارایی ها روز به روز افزایش یابد. کل نظام پولی و مالی با سلیقه همین افراد تنظیم می شود. آن انگیزه شدید برای تورم قیمت دارایی ها و البته اختیار وسیعی که در اختیار این الیگارش قرار دارد، هیولایی را در اقتصاد به راه می اندازد که با قدرت وصف ناپذیری فرایند تصاحب را رقم می زند. این هیولا را با الهام از استعارهای که هابز به کار می برد لویاتان مالی نامیدهام. زمان آن فرارسیده است که دولت با اقتدار متکی به اراده و اجماع عمومی افسار بر گردن لویاتان مالی افکند و آن را رام کند درغیر این صورت هر روز باید شاهد دریده شدن سفره و معیشت مردم باشد. تضعیف قدرت مالی خصوصی و اختصاصی با هدف کنترل تورم قیمت داراییها تنها راه است...
۱.۲k
۰۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.