رمان اوشی نو کو

رمان اوشی نو کو
پارت۱۰

روبی کانا آکوا اوکو سوشی
میخورن
اوکو: چه خوش مده بود
کانا: آره خوش مده بود😂
اوکو: مامان مسخره ام نکن😭
کانا: وای ببخشید
اوکو: عمه
روبی: جانم
اوکو: میشه میریم بیرون با ما بیای؟
روبی: حتما راستی برات بستنی گرفتم
اوکو: آخ جون
کانا: زحمت کشیدی
روبی: کاری نکردم
آکوا: بیاین عکس بگیریم
عکس گرفتن
ادامه دارد.......
دیدگاه ها (۳)

من هیچوقت نمیتونم لباس انتخاب کنم🤣

روبی جونم@ruby_2451

وای کاش همون موقع بهش میگفت دوست دارمچون تقصیر خود کانا بود ...

رمان اوشی نو کوپارت۹آکوا برگشتند خونه بعد اوکو رو بغل کرد بر...

پارت ۹۸ فیک ازدواج مافیایی(پارت آخر)

من و ملاقات با BTSpart «۴»تو اون هوای بارونی داشتم پیاده با ...

ترجمه لایو جینکوک p1:

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط