نمیدانم چرا

نمیدانم چرا
وقتی به آغوش میگیرمت
دیگر به هیچ چیز،
فکر نمیکنم ..
شاید ،
آغوشِ تو،
بُن بستِ
تمام افکارم است ...
دیدگاه ها (۱)

هیچ حِسی بهتر از این نیست که میدونی یکی حتی وقتی کیلومترا از...

گاهی گرمای یک "دوستت دارم" میتواندروی تمام لباس های گرم را ک...

آغوش تو پیچ‌های چالوسنگاهت هوای شمالصدایت خش‌خش پاییزفکرت هم...

پاییزیک نوار کاست قدیمی است که یک طرفش با صدای باران پر شده ...

وقتی به بن بست رسیدی ...وقتی به جایی رسیدی که به نظرت آمد ای...

عجیب دلتنگ شده ام....نمیدانمشاید برای تویا شاید برای دیروزها...

وقتی میگن کسی که دوست داره برات میجنگه منظور جنگ؛ اون جنگ فی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط