فقط یکبار نوشتههایم را لمس کرده ای

فقط یک‌بار نوشته‌هایم را لمس کرده ای؛
فقط یک‌بار.
حالا به هر کوی و برزنی که پا می‌گذارم،
به هر محفلی که می‌روم،
به هر خیابانی که گذرم می‌افتد؛
بوی تو از نوشته‌هایم بلند می‌شود.
منِ ساده فکر می‌کردم تو آزادی هستی؛
نمی‌دانستم که خاطراتت بند بندِ وجودم را به بند می‌کشند؛
و بوی تنت بر سطر سطر نوشته‌هایم سایه می‌اندازد.
#سعید_سجادیان


#خاص #جذاب
دیدگاه ها (۱)

چه رویای شیرینی وقتی که یادت شب ها می پیچید در خیالم،و من پُ...

دوستت دارم؛ مثل نت به نت صدایت که آرامش بخش ترین و گوش نواز ...

چطور میشود؟قلبی را پنهان کرد که این همه عاشق است؟ #علیرضا_ب...

مـن بـه چشـم تــو گرفتـارم و محتـاج...! #فاضل_نظری #جذاب #خا...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط