اومدم خدم رو معرفی کنم اهم

اومدم خدم رو معرفی کنم.... اهم
نیکا هستم
12 سالمه
از رنگ صورتی به شدت تاکید میکنم به شدتتتتتتت متنفرم حاضر نیستم بهش دست بزنم🚫
رنگ مشکی و سفید و قرمز و سبز رو دوست دارم
تفریح روزانم گوشی و داستان میسازم داخل ذهنم و بیشتر میخوابم
برای گربه میمیرم
تو شیراز زندگی میکنم
1 بار هوا پیما سوار شدم
کیش و شمال و جنوب و تهران و بوشهر و عسلوییع فقط رفتم
ورزش مورد علاقم بسکت هست وسلی کلاسش رو دوس ندارم
اسکیت برد زندگیمه ولی هنوز نمیتونم بخرم
عدد مورد علاقم 4
ماشین مورد علاقم لامبر گینی
عقلم ریده
از شهر کیش خوشم میاد
غذا مورد علاقم پیتزا. اش رشته. ماکارانی. سوخاری. مرغ.
از خورشت سزبری و خورشت کرفس و عدس پلو و کلم پلو و دمه گوجه( کته گوجه) و کوکو سبزی کوکو سیب زمینی کوکو و کشمش پلو و... خوشم نمیاد
خوراکی هایی که دوست ندارم.... چیزی نیست دوست نداشته باشم
نوشیدنی که دوست ندارم نوشابه نارنجیهو مشروب
از سیگار متنفرم
دیگه چی مونده.....
از مرگ خوشم میاد
از خون خوشم میاد
از جن ها خوشم میاد
از دریا خوشم میاد
اتیش رو دوست دارم
خورشید و ماه و ستاره دوست دارم
شغلی که دوست دارم مهمان دار هواپیماست
رشته ی مورد علاقم معماری و طراح لباس هست
انیمه مورد علاقم شیطان کش و هوریمیا... شهر اشباح... قلعه ای تنها در اینه.... دارلینگ در فرانکس.... شروع زندگی از صفر.... سگ های ولگرد بانگو
سریال های مورد علاقم زیبای حقیقی.... خانواده انتخابی... یک روز خوب برای سگ بودن.... جواهر بخش ای....
کشور مورد علاقم... کره جنوبی.... ژاپن.
ارمی هستم بایسم یونگی هوپی جیمین کوک تهیونگ
اوتاکو هستم
منحرفم حسابی
نیما تکیدو زندگیمه
نه ترکم نه لرم نه هیچیم فقط شیرازیم
موتور زندگیمه
از اینکه دخترم راضیم ولی نه خیلی
تایپ شخصیتیم INTP
خاننده مورد علاقم بیلی و بی تی اسه
کتاب مورد علاقم دلقک و پاستیل های بنفش و ناتوان و سم هستم بفرمایید هست
مانگا میخونم
اسم رفیقای صمیمیم پارمین و اوا و مریمه
بازیگر مورد علاقم هوانگ این یوپ و جنا هست
از ادما خوشم نمیاد
اوم...
تاحالا... یه رل داشتم
اونم اسمش صالح بود الان 15 سالش شده الان
مامانم جرش داد وقتی فهمید
....
خیلی زشتم
تو مدرسه مولاصدرا 2 هستم
الان سر کلاس انلاینم
عاشق هودیم
تیپم لشه
از لبوبو به شدتتتت متنفرممممم
امسال خیلی چیزای کصی مد شده
گاوا( تو)رو دوست دارم
هر پسری بهم پیشنهاد رل بده رد میکنم
از ریاضی متنقرممم
کلا از همه درسا به جز هنر متنفرم
امشب خواب نیما تکیدو رو دیدم
بعد تو خواب گریه کرده بودم
اینجوری بود که رفته بودم مسافرت توی تهران تو پاساژا دیدمش و مثل کنه بهش چسبیده بودم بعد یه کار براش پیش اومد با نیواد بود و منو رها کردنو رفتن
صبح که بیدار شدم گریم بند نمیومد
دیشب داشت برف میومد و خود به خود گریه میکردم
زود رنجم
قبلا مشاوره میرفتم
هیچی رو نمیتونستم بگم بهش
خیلی بد شانسم
از خودم متنفرم

دیگه چی مونده؟
همین فعلا