سارگون پلید و خونخوار ، رهبر سامی تبارها
سارگون پلید و خونخوار ، رهبر سامی تبارها
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
مردم "هند و اروپائی" جهان ، از سال 2270 پیش از زادروز ، گرفتار رهبران پلید "سامی تبارها" (ویرایش دوم)
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
پیش از اینکه به خود جستار (موضوع) این نوشتاره (مقاله) بپردازم ، به سرنام (بعنوان) پیشگفتار باید بگویم که : مردم سامی تبار ، مانند مردم دیگر تبارها ، مردمی خوب و دادگر هستند ، ولی بیشگاهان (در اغلب مواقع) رهبران آنها ، همچون سارگون ، دشمنی کردن با " ایرانی تبارها" و دین "مزدا یسنا" را فرجاترین (مهمترین) و شاید تنها آماج (هدف) خودشان کرده اند . اکنون می پردازم به خود جستار (موضوع) :
گرچه هند و اروپائی ها ، پس از پاگذاری به خاوری ترین جای اروپا در سال 3500 پیش از زادروز ، رفته رفته (بتدریج) مردم اروپا را پدید آوردند ، ولی بایستی رونهش (توجه) داشت که سامی نژادها ، از سال 2270 پیش از زادروز ، راهبرد (سیاست) دشمنی با " ایرانی تبارها" و دشمنی با دین "مزدا یسنا" (دین زرتشتی) را در اروپا جا انداخته اند . یکی از گواهیشناسه های (مدارک) درستی این گفتهء من ، کاری است که کنستانتین ، امپراتور روم ، در سال 325 زادروزی با باورهای (اعتقادات) مسیح کرد ، و مسیح گرائی (مسیحیت) را به "یهودی گری" دگرش داد (تبدیل کرد) ، و "مسیح گرائی (مسیحیت) نیکائیه ای" {1}{2} را به سرنام (بعنوان) "مسیح گرائی راستین" ، به همهء اروپائیان پذیراند (تحمیل کرد) . بواژگانی دیگر ؛ او یهودی گرائی ، یعنی همان باوری که مسیح با آن سرناسازگاری داشت را ، به سرنام (بعنوان) درونمایهء مسیح گرائی (مسیحیت) به اروپائیان پذیراند (تحمیل کرد) . بی گمان حتی امروز هم می بینیم که رهبران "سامی تبارها" رهبری باختر (غرب) را هنوز در دست خود نگه داشته اند . بی گمان ، این بدان مینو (معنی) نیست که "هند و اروپائی ها" از همان سال 2270 پیش از زادروز تا کنون ، دست روی دست گذاشته باشند .
هرچه دادگری ، دانش گرائی ، هنر آفرینی ، و پدید آوردن فناوری ها بوده است ، از "هند و اروپائی های" درونانه (ذاتا) "مزدا یسنائی" سر زده است . به سرنام نمونه (بعنوان مثال) ، هنگامیکه "یهودی پرورش یافته های" اروپا ، از اندیشه های افلاطون پشتیبانی می کردند ؛ اروپائیانی که درونانه (ذاتا) و پنهانی "مزدا یسنائی" (زرتشتی) بودند ، از ارسطو پشتیبانی می کردند.
باید گفت که با رونهش (توجه) به چیرگی فراگیر (استراتژیک) یهودی ها بر اروپا و بر مسیح گرائی (مسیحیت) ، و خشونت آنها با "مزدا یسنائیان" (زرتشتیان) ، اروپائی ها ناچار بودند که باور خود به دین "مزدا یسنا" را پنهان کنند ، و خود را پیروی "مسیح گرائی (مسیحیت) نیکائیه ای" {1} {2} بنمایانند ، ولی کنشانه (در عمل) از آموزه های دین "مزدا یسنا" پیروی می کرده اند .
پژوهشپایه (منبع تحقیق):
https://en.wikipedia.org/wiki/Sargon_of_Akkad
گسترده گوئی های (توضیحات) بیشتر:
{1}
https://en.wikipedia.org/wiki/Nicene_Christianity
{2}
http://wisgoon.com/pin/21438042/
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
مردم "هند و اروپائی" جهان ، از سال 2270 پیش از زادروز ، گرفتار رهبران پلید "سامی تبارها" (ویرایش دوم)
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
پیش از اینکه به خود جستار (موضوع) این نوشتاره (مقاله) بپردازم ، به سرنام (بعنوان) پیشگفتار باید بگویم که : مردم سامی تبار ، مانند مردم دیگر تبارها ، مردمی خوب و دادگر هستند ، ولی بیشگاهان (در اغلب مواقع) رهبران آنها ، همچون سارگون ، دشمنی کردن با " ایرانی تبارها" و دین "مزدا یسنا" را فرجاترین (مهمترین) و شاید تنها آماج (هدف) خودشان کرده اند . اکنون می پردازم به خود جستار (موضوع) :
گرچه هند و اروپائی ها ، پس از پاگذاری به خاوری ترین جای اروپا در سال 3500 پیش از زادروز ، رفته رفته (بتدریج) مردم اروپا را پدید آوردند ، ولی بایستی رونهش (توجه) داشت که سامی نژادها ، از سال 2270 پیش از زادروز ، راهبرد (سیاست) دشمنی با " ایرانی تبارها" و دشمنی با دین "مزدا یسنا" (دین زرتشتی) را در اروپا جا انداخته اند . یکی از گواهیشناسه های (مدارک) درستی این گفتهء من ، کاری است که کنستانتین ، امپراتور روم ، در سال 325 زادروزی با باورهای (اعتقادات) مسیح کرد ، و مسیح گرائی (مسیحیت) را به "یهودی گری" دگرش داد (تبدیل کرد) ، و "مسیح گرائی (مسیحیت) نیکائیه ای" {1}{2} را به سرنام (بعنوان) "مسیح گرائی راستین" ، به همهء اروپائیان پذیراند (تحمیل کرد) . بواژگانی دیگر ؛ او یهودی گرائی ، یعنی همان باوری که مسیح با آن سرناسازگاری داشت را ، به سرنام (بعنوان) درونمایهء مسیح گرائی (مسیحیت) به اروپائیان پذیراند (تحمیل کرد) . بی گمان حتی امروز هم می بینیم که رهبران "سامی تبارها" رهبری باختر (غرب) را هنوز در دست خود نگه داشته اند . بی گمان ، این بدان مینو (معنی) نیست که "هند و اروپائی ها" از همان سال 2270 پیش از زادروز تا کنون ، دست روی دست گذاشته باشند .
هرچه دادگری ، دانش گرائی ، هنر آفرینی ، و پدید آوردن فناوری ها بوده است ، از "هند و اروپائی های" درونانه (ذاتا) "مزدا یسنائی" سر زده است . به سرنام نمونه (بعنوان مثال) ، هنگامیکه "یهودی پرورش یافته های" اروپا ، از اندیشه های افلاطون پشتیبانی می کردند ؛ اروپائیانی که درونانه (ذاتا) و پنهانی "مزدا یسنائی" (زرتشتی) بودند ، از ارسطو پشتیبانی می کردند.
باید گفت که با رونهش (توجه) به چیرگی فراگیر (استراتژیک) یهودی ها بر اروپا و بر مسیح گرائی (مسیحیت) ، و خشونت آنها با "مزدا یسنائیان" (زرتشتیان) ، اروپائی ها ناچار بودند که باور خود به دین "مزدا یسنا" را پنهان کنند ، و خود را پیروی "مسیح گرائی (مسیحیت) نیکائیه ای" {1} {2} بنمایانند ، ولی کنشانه (در عمل) از آموزه های دین "مزدا یسنا" پیروی می کرده اند .
پژوهشپایه (منبع تحقیق):
https://en.wikipedia.org/wiki/Sargon_of_Akkad
گسترده گوئی های (توضیحات) بیشتر:
{1}
https://en.wikipedia.org/wiki/Nicene_Christianity
{2}
http://wisgoon.com/pin/21438042/
۱.۳k
۱۶ آبان ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.