آخرین چیزی که دیدم ساعت رومیزیم بود که دقیقه رو ن

آخرین چیزی که دیدم، ساعت رومیزیم بود که #12:07 دقیقه رو نشون می داد و این زمانی بود که یه زن ناخون های بلند و پوسیده اش رو تو سینم فرو کرد و با دست دیگش جلوی دهنم رو گرفته بود که صدام در نیاد. یهو از خواب پریدم و روی تخت نشستم و خیالم راحت شد که خواب می دیدم، که چشمم به ساعت رومیزیم افتاد... 12:06.... در کمد دیواریم با یه صدای آروم باز شد...
دیدگاه ها (۱۳)

#حبیب مهمان خداستروحش شاد:(

یه دختر صدای مامانش رو شنید که از طبقه پایین داد میزد و صداش...

بِ حرفآیـۍ ک هیچوقتـ قرآر نیس بگم فکر میکُنم !#saeed_pixl#sc...

▼⇄ـدُوبـٰارِهْ دُوْتٰا چِشاخَطَنـ-___-⇡ـبٰازَمْ دَمِ صُبُ و ...

# اسیر _ ارباب PART _ 2 لئونارد: از حموم اومدم بیرون و سمت ک...

کیوت ولی خشن پارت ۶کوک توی ذهنش : وقتی داشتم میومدم بیرون هم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط