کشیدن خویش
من رنجی بودم که هیچکس مرا نمی کشید، پس شروع کردم به کشیدن خویش؛ آنگونه که دوست داشتم.
و هر خطی که کشیدم قدری آفریده شدم و خداوند مرا سپاس گفت که بار همه آفرینشم را بر دوش او نینداخته ام.
وقتی کشیدن خویش را به ممارست زیستم، کشیدن دیگران را هم آموختم، زیرا من یکی بودم از بسیاران دیگر.
بسیاران گفتند: کاش کمی از ما را هم بکشی. ما لب نداریم و سخن گفتن نمی توانیم، ما پا نداریم و رفتن نمی خواهیم، ما قلب نداریم و تپیدن نمی دانیم.
پس من هر روز قدری از آنها را کشیدم و آنها هر روز قدری از مرا؛
و اینگونه شد که ما هر روز قدری شبیه تر شدیم به تصویر آدمی و به تندیس انسان…
✍️#عرفان_نظرآهاری
#کشیدن_خویش
#ای_عشق_آن_جهانی_ما_را_همی_کشانی
#احسنت_ای_کشنده_شاباش_ای_کشیدن
و هر خطی که کشیدم قدری آفریده شدم و خداوند مرا سپاس گفت که بار همه آفرینشم را بر دوش او نینداخته ام.
وقتی کشیدن خویش را به ممارست زیستم، کشیدن دیگران را هم آموختم، زیرا من یکی بودم از بسیاران دیگر.
بسیاران گفتند: کاش کمی از ما را هم بکشی. ما لب نداریم و سخن گفتن نمی توانیم، ما پا نداریم و رفتن نمی خواهیم، ما قلب نداریم و تپیدن نمی دانیم.
پس من هر روز قدری از آنها را کشیدم و آنها هر روز قدری از مرا؛
و اینگونه شد که ما هر روز قدری شبیه تر شدیم به تصویر آدمی و به تندیس انسان…
✍️#عرفان_نظرآهاری
#کشیدن_خویش
#ای_عشق_آن_جهانی_ما_را_همی_کشانی
#احسنت_ای_کشنده_شاباش_ای_کشیدن
۲۰.۶k
۱۵ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.