ا غزلها نگاهت همه قربان عشق

اے غزلهاے نگاهت همه قربانے عشق
دعوتم کن تو شبے باز به مهمانے عشق

با من از سبزے احساس خودت حرف بزن
در قدمهاے بلند شب یلدائے عشق

من که از خاصیت درد خبردار شدم
مے نشینم همه شبها به غزلخوانے عشق

باید از حادثه تا عشق قدم بگذاریم
تا بدانیم دلیل غم پنهانے عشق

تا میان من و تو فاصله ها حیرانند
مختصر مےکنم این قصه ے حیرانے عشق
دیدگاه ها (۱۵)

#خاص #جذاب

#جذاب #خاص

خیال مرا شانه میکنی !؟پریشان است ...

باید که جمله جان شوی، تا لایق جانان شوی… #مولانا

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط