آغوش ات

آغوش ات
تنها سرزمین من شد،
نگران نباش
جیبم را از بوسه هایت پر کرده ام
دیگر برایم فرقی نمی کند
جهنم
بهشت
یا میدان جنگ!

سابیر هاکا
دیدگاه ها (۲)

و مَن هَمه ی جَهان را ، در پیراهَنِ گرمِ تو خُلاصه می کُنم.....

خدا من که از راز دلش بی خبرم خدایا کمکش کن آمین

شدم مجموعه دارِ دردهای رایجِ دنیا... شدی بر عکسِ من، میراث د...

با من هـــــــــزار نوبت اگر دشـــــمنی کنی...

وقتی تو هستیبهانه ای برای دلتنگی نیستطعم عشق همانند طعم لبان...

خطر خشم و عصبانیت ...

### فصل دوم | پارت هشتم نویسنده: Ghazal ات دیگه نمی‌فهمید ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط