Part{15}
Part{15}
ا/ت ویو:
همینطور با جونگ کوک میگفتیمو میخندیدیم خیلی بهمون خوش گذشت تهیونگ واقعا پسر خوبی بود اجوما قبلا بهم گفته بود جونگ کوک یه دوست دختر داشته اسمش چی بود اهااا هانا گفت اون مثل اینکه عاشق تهیونگ میشه ولی تهیونگ اصلا پسری نبوده که به دخترای دیگه چشم داشته باشه چون اون اراده کنع صدتا دختر جلوشن(بلععع با کمال میل🗿)ولی من اصلا ادمی نبودم که اگه وارد رابطه با کسی بشم به طرف خیانت کنم اصلا همچین دختری نبودم...اوف حالا اینارو ولش داشتم فکر میکردم که تهیونگ گفت
&خب ا/ت خانوم شما به غیر از جونگ کوک دوست پسر داشتی؟
از اینکه فکر میکردم جونگ کوک دوس پسر یا شوهرمه تو دلم قیلی میرفت که یه دفعه جونگ کوک ترسناک نگاش کردو گفت
+ته میبندی یا با چاقو بیوفتم دنبالت
&نه نهه گو خوردم ببخشید🗿
_نه تهیونگ من تاحالا دوست پسر نداشتم...
&اها اوک
+خب دیگه نمیخواین این بحثو تموم کنید؟
&اوووو مث اینکه جونگ کوک اقا غیرتی شده
+تهیونگگگگگ(دمپاییشو درمیاره میندازه به ته😂)
_وایییییییی خداااا(خنده)
+زهر مار نخند ببینم(خنده)
_خودت چرا میخندی؟
&درد پدصگای دریده میکشمت جونگ کوک
_(در حال جر خوردن)
+گراز
&گوریل
+مرگ
&درد
+کوفت
&زهر مار
+پدصگ عوضی
&پسره ی دریدههه ی پررو
_ای..ای تروخدا...بس کنید...ای دلم(خنده)
+نگا نگا چطوری میخنده
&حق داره بدبخت
+مرگگگگگگ پدصگ
_ععع بسه دیگه خرس گنده اید کل کل میکنید پاشید بریم بخوابیم
&ببین ببین زن داداشم چقد با شئوره مث تو خنگ خر نیس
+ب ابلفض میکشمتاااا
رفتم یه نیشگون ریز جونگ کوکو گرفتم یه دونه ام زدم در باسن مبارک تهیونگ
+ایییییی
&اخخخخخخ
_مرگ پاشید برید بخوابید ببینم بدویید
+چشم چشم
&گو خوردم
عین بچه های دوساله که از دست مامانشون فرار میکردن رفتن بالا ای خداااا فک نمیکردم انقد ترسو باشن🗿🗿
_اوفففف خدا دلم درد گرفت خدا نکشتتون
خودمم رفتم بالا رو تخت پیش جونگ کوک
+خب خانوم کوچولو خوش گذشت بهت
_وای اره تهیونگ خیلی پسر خوبیه چقد خندیدیم
+اره اون خیلی خوبه از بچگی با هم دوستیم
_چن ساله تقریبا دوستید؟
+از بچگی دیگه تقریبا حدود ۲۵ ساله دوستیم
_اوههههه چقد زیاد
+اره اون همیشه کنارم بوده
_اوم دقیقا مثل لیا برای من..هعی دلم براس تنگ شده
+میخوای بری ببینیش؟
_چیییییی واقعااااا(ذوق زده)
+اره ولی به شرط اینکه منم باهات بیام
_ب...باشه باشه بیا فقط من برم ببینمش
+خیله خب فردا نه پس فردا میریم میبینیمش
_نمیشه فردا بریم
+نه بیب فردا سرم شلوغه با تهیونگ باید برم دنبال اسلحه ها
_اها اوک باشه اشکالی نداره
+افرین دیگه حالا بگیر بخواب صبح کلی کار داریم
_خیله خب پس شب بخیر
+شب تو ام بخیر موش کوچولو
شرایط پارت بعد:
۳۰ لایک
۲۰ کامنت
ا/ت ویو:
همینطور با جونگ کوک میگفتیمو میخندیدیم خیلی بهمون خوش گذشت تهیونگ واقعا پسر خوبی بود اجوما قبلا بهم گفته بود جونگ کوک یه دوست دختر داشته اسمش چی بود اهااا هانا گفت اون مثل اینکه عاشق تهیونگ میشه ولی تهیونگ اصلا پسری نبوده که به دخترای دیگه چشم داشته باشه چون اون اراده کنع صدتا دختر جلوشن(بلععع با کمال میل🗿)ولی من اصلا ادمی نبودم که اگه وارد رابطه با کسی بشم به طرف خیانت کنم اصلا همچین دختری نبودم...اوف حالا اینارو ولش داشتم فکر میکردم که تهیونگ گفت
&خب ا/ت خانوم شما به غیر از جونگ کوک دوست پسر داشتی؟
از اینکه فکر میکردم جونگ کوک دوس پسر یا شوهرمه تو دلم قیلی میرفت که یه دفعه جونگ کوک ترسناک نگاش کردو گفت
+ته میبندی یا با چاقو بیوفتم دنبالت
&نه نهه گو خوردم ببخشید🗿
_نه تهیونگ من تاحالا دوست پسر نداشتم...
&اها اوک
+خب دیگه نمیخواین این بحثو تموم کنید؟
&اوووو مث اینکه جونگ کوک اقا غیرتی شده
+تهیونگگگگگ(دمپاییشو درمیاره میندازه به ته😂)
_وایییییییی خداااا(خنده)
+زهر مار نخند ببینم(خنده)
_خودت چرا میخندی؟
&درد پدصگای دریده میکشمت جونگ کوک
_(در حال جر خوردن)
+گراز
&گوریل
+مرگ
&درد
+کوفت
&زهر مار
+پدصگ عوضی
&پسره ی دریدههه ی پررو
_ای..ای تروخدا...بس کنید...ای دلم(خنده)
+نگا نگا چطوری میخنده
&حق داره بدبخت
+مرگگگگگگ پدصگ
_ععع بسه دیگه خرس گنده اید کل کل میکنید پاشید بریم بخوابیم
&ببین ببین زن داداشم چقد با شئوره مث تو خنگ خر نیس
+ب ابلفض میکشمتاااا
رفتم یه نیشگون ریز جونگ کوکو گرفتم یه دونه ام زدم در باسن مبارک تهیونگ
+ایییییی
&اخخخخخخ
_مرگ پاشید برید بخوابید ببینم بدویید
+چشم چشم
&گو خوردم
عین بچه های دوساله که از دست مامانشون فرار میکردن رفتن بالا ای خداااا فک نمیکردم انقد ترسو باشن🗿🗿
_اوفففف خدا دلم درد گرفت خدا نکشتتون
خودمم رفتم بالا رو تخت پیش جونگ کوک
+خب خانوم کوچولو خوش گذشت بهت
_وای اره تهیونگ خیلی پسر خوبیه چقد خندیدیم
+اره اون خیلی خوبه از بچگی با هم دوستیم
_چن ساله تقریبا دوستید؟
+از بچگی دیگه تقریبا حدود ۲۵ ساله دوستیم
_اوههههه چقد زیاد
+اره اون همیشه کنارم بوده
_اوم دقیقا مثل لیا برای من..هعی دلم براس تنگ شده
+میخوای بری ببینیش؟
_چیییییی واقعااااا(ذوق زده)
+اره ولی به شرط اینکه منم باهات بیام
_ب...باشه باشه بیا فقط من برم ببینمش
+خیله خب فردا نه پس فردا میریم میبینیمش
_نمیشه فردا بریم
+نه بیب فردا سرم شلوغه با تهیونگ باید برم دنبال اسلحه ها
_اها اوک باشه اشکالی نداره
+افرین دیگه حالا بگیر بخواب صبح کلی کار داریم
_خیله خب پس شب بخیر
+شب تو ام بخیر موش کوچولو
شرایط پارت بعد:
۳۰ لایک
۲۰ کامنت
۲۵.۱k
۰۲ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.