عاقلی بودم ک عشق امد امانم را گرفت

عاقلی بودم ک عشق امد امانم را گرفت
بندبند جسم وجان واستخوانم را گرفت

لال گشتم تا ک عشق امد ب ایوان دلم
در ازای این محبت او زبانم را گرفت

با اشاره من بدوگفتم ک خوشحالم ولی
او بحالم گریه کرد, شوق نهانم را گرفت

کور و کر بودم نفهمیدم ک عقلم را ربود
باجنون امدسراغم وای, ایمانم را گرفت

من شدم کافرپرستش کردم اورا تا خدا
اوخدایم گشت و از من اسمانم راگرفت

برزبان راندم بگویم حرف دل را با کسی
او ز من غارت نمود شرح بیانم را گرفت

خواستم با او بگویم راز این قلب حزین
هجرامد مهلت و وقت و زمانم را گرفت

دیدگاه ها (۳)

💎 انسان های هم فرکانس همدیگر را پیدا می کنند!حتی از فاصله ها...

غیرت رو بد برامون تعریف کردن !!غیرت فقط صدا کلفت کردن و عربد...

‌‌تو هم مثلِ هوای پاییز می ‌مانی،حس کرده‌‌ای پاییز را ؟صبح ‌...

کامنت لطفا 😄

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط