فیک 《بازی عشق》p¹
فیک 《بازی عشق》p¹
سلام من سوفیا هستم دوتا دوست منگل دارم که اسمشون میا و ماریاست و خواهرن و اینکه من و یونا هم خواهریم،یه اکیپ ⁴نفره داریم پدر و مادر هر چارتامونم مردن و من و یونا دوقلوی ناهمسانیم خب دیگه امروز روز دوم(یکمی تغییر) دانشگاهمه
یونا:گورخررررررر بیدار شوووووو
سوفیا:چته اسبببببب
یونا:دانشگاه دیررررر میشههههه
یهو مثه جت بلند شدم رفتم دشوری بعد صبحونمونو خوردیم و آماده شدیم(پست بعد لباس جتشونو میزارم)
رفتیم تو کلاس که یه پسره از پشت بهم طعنه زد...و اون مین یونگی بود کسی که باهم دعوا داریم هعییییی
یونگی:هوی جوجه بپا یه وقت نیوفتی(پوزخند)
که یهو جیهوپ اومد داخل اون و نامجون و جین خیلییییی مهربونن همیشه کمکم میکنن درست برعکس مین یونگی،پارک جیمین،کیم تهیونگ،جئون جونگ کوک
جیهوپ:این چه کاریه یونگی ها؟مگه سوفیا چه گناهی کرده؟
یونگی:هه(نیشخند)نکنه عاشقش شدی داداش؟
جین:مگه مهربون بودن مساویه با عاشق شدن؟هوم؟
نامجون:حق با جينِ!چت شده یونگی؟
*معلم اومد*
ادامه دارد
شرط:
²²تا کامنت
سلام من سوفیا هستم دوتا دوست منگل دارم که اسمشون میا و ماریاست و خواهرن و اینکه من و یونا هم خواهریم،یه اکیپ ⁴نفره داریم پدر و مادر هر چارتامونم مردن و من و یونا دوقلوی ناهمسانیم خب دیگه امروز روز دوم(یکمی تغییر) دانشگاهمه
یونا:گورخررررررر بیدار شوووووو
سوفیا:چته اسبببببب
یونا:دانشگاه دیررررر میشههههه
یهو مثه جت بلند شدم رفتم دشوری بعد صبحونمونو خوردیم و آماده شدیم(پست بعد لباس جتشونو میزارم)
رفتیم تو کلاس که یه پسره از پشت بهم طعنه زد...و اون مین یونگی بود کسی که باهم دعوا داریم هعییییی
یونگی:هوی جوجه بپا یه وقت نیوفتی(پوزخند)
که یهو جیهوپ اومد داخل اون و نامجون و جین خیلییییی مهربونن همیشه کمکم میکنن درست برعکس مین یونگی،پارک جیمین،کیم تهیونگ،جئون جونگ کوک
جیهوپ:این چه کاریه یونگی ها؟مگه سوفیا چه گناهی کرده؟
یونگی:هه(نیشخند)نکنه عاشقش شدی داداش؟
جین:مگه مهربون بودن مساویه با عاشق شدن؟هوم؟
نامجون:حق با جينِ!چت شده یونگی؟
*معلم اومد*
ادامه دارد
شرط:
²²تا کامنت
۲.۷k
۲۵ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.