کاش میشد

کاش میشد
حواسم را پرت چیزهای خوب کنم
سبزی بو کنم، کتاب ورق بزنم
درخت ببینم، نماز بخوانم
یا سرم را به دیوانگی گرم کنم
مثلا روی جدول راه بروم
دستهایم را باز کنم
سرم را برای ابرها تکان بدهم و نیفتم

یا کمی احمق تر شوم
سیگار دستم بگیرم
رو به دیوار دود کنم
ووانمود کنم رفتنت مرا مرد کرده
اما دیوانه جان خودت که میدانی
خوب شدن من
دیگر کار من نیست

@foad-2022 ✍
دیدگاه ها (۲)

حال دنیا را پرسیدم من از فرزانه ایگفت : یا آّب است, یا خاک ا...

و سرانجام کسی خواهد آمدو با مهربانی هایشبه تو نشان خواهد داد...

میشود امشب برایت قصّه پردازی کنم ؟ساعتی جَو گیر باشم باز جَو...

به مادرم گفته امروزی که مُردمدفتر شعرهایم را به تو هدیه دهده...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط