هرکه گرگش را دراندازد به خاک

هرکه گرگش را دراندازد به خاک
رفته رفته مى‌شود انسان پاک
هرکه با گرگش مدارا مى‌کند
خلق و خوى گرگ پیدا مى‌کند
هرکه از گرگش خورد دائم شکست
گرچه انسان مى‌نماید، گرگ هست
در جوانى جان گرگت را بگیر
واى اگر این گرگ گردد با تو پیر
روز پیرى گرکه باشى همچو شیر
ناتوانى در مصاف گرگ پیر
اینکه مردم یکدگر را مى‌درند
گرگهاشان رهنما و رهبرند
اینکه انسان هست این سان دردمند
گرگها فرمان روایى مى‌کنند
این ستمکاران که با هم همرهند
گرگهاشان آشنایان همند
گرگها همراه و انسانها غریب
با که باید گفت این حال عجیب

#شعر #فریدون_مشیری
#شعر_ناب #شعر_زیبا #متن_ناب #متن_زیبا
#اشعار_زیبا #اشعار_ناب #شعر_سنگین #متن_سنگین
.
.
.
#بخوان_شعر_سخن_ناب
دیدگاه ها (۱۱)

#معرفت به ذاتِ آدماست.نه پیشینه، نه جایگاه و نه نسبت!معرفت،ی...

دانشجویی به استادش گفت :#استاد اگه شما #خدا را به من نشان بد...

💖مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید💖🌸دل شود🎉امشب شکوفا در زمین🌸...

توی این 128 ساعت چه کسی بهش غذا داد ؟ شیر داد؟ چه کسی توی ای...

گفت دانایی که: گرگی خیره سرهست پنهان در نهاد هر بشرلاجرم جار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط