تفسیر قرآن
پیامهای آیه 27 سوره قصص
- اگر كارى بر اساس جوانمردى و ضعيف نوازى انجام شود، علاوه بر اجر معنوى، پاداش دنيوى نيز بدنبال دارد. «قال اِنّى اُريد أن اُنكِحُك» (حضرت موسى كه تا ساعاتى پيش حتّى بر جان خود ايمن نبود، اينك علاوه بر امنيّت جانى، صاحب زن و زندگى و كار مى شود.)
- سنّت هاى خوب ازدواج (همچون حضور در منزل دختر و گفتگو با حضور پدرش) را از انبيا بياموزيم. «اِنّ أبى يَدعوك - اِنّى اُريد أن اُنكحك»
- شناخت داماد پيش از اقدام به ازدواج، امرى ضرورى است. «فلما قَصّ عليه القصص - قال اِنّى اُريد أن اُنكحك» (موسى سرگذشت خود را صادقانه به شعيب گفت و او به موسى اطمينان پيدا كرد، آنگاه پيشنهاد دامادى او را براى دخترش مطرح نمود.)
- اگر از امين بودن، توانايى و علاقه مندى به كار جوان مطمئن شديم «القوىّ الامين» نداشتن امكانات و مسكن را مانع ازدواج قرار ندهيم.«اُريد أن اُنكحك»
- پيشنهاد ازدواج از جانب پدر دختر مانعى ندارد. «اِنّى اُريد أن اُنكحك»
- رعايت نوبت ميان دختران، و ازدواج دختر بزرگتر قبل از كوچكتر، همه جا ضرورى نيست. «احدى ابنتىّ» (حضرت شعيب به حضرت موسى گفت: مى خواهم يكى از اين دو دخترم را به ازدواج تو درآورم وشرط نكرد كه دخترِ اوّل باشد يا دوم.)
- پدر نبايد در امر ازدواج ميان دختران، تفاوت بگذارد. «اِحدى ابنتىّ هاتين»
- دختر و پسر هنگام خواستگارى، مى توانند در برابر يكديگر قرار بگيرند. «هاتين»
- غريزه جنسى را جدّى بگيريم. حتّى در خانه نبوّت، براى سلامت محيط خانه و كار، ابتدا به امر ازدواج اقدام و سپس به استخدام توجّه مى شود. «اُريد أن اُنكِحَك - على أن تأجرنى»
- ازدواج، با مهريه همراه است. «على أن تأجرنى»
- لازم نيست مهريه مال و ثروت باشد. حضرت شعيب به موسى گفت: دخترم را به ازدواج تو درمى آورم به شرط آن كه هشت سال براى من كار كنى. «على أن تأجرنى ثمانِىَ حجج» (البتّه در شريعت اسلام مى بايست به فتاواى مراجع تقليد مراجعه كنيم.)
- زمان بندى قراردادها را بر اساس زمان عبادات و امور معنوى قرار دهيم. «ثمانِىَ حجج» (به جاى هشت سال، فرمود: هشت حج)
- يكى از راه هاى ترويج معروف، بزرگداشت اوقات معنوى و «ايّام اللّه» است. «ثمانِىَ حجج»
- مقام نبوّت، مانع از صحبت پيرامون مقدار مهريه و مال الاجاره نيست. «ثمانِىَ حجج»
- مراسم حج، در اديان گذشته نيز سابقه داشته است. «حِجَج»
- هنگام صحبت براى مهريه، پدر عروس، حدّاقل مورد قبول را انتخاب كند و پذيرش بيشتر را به اختيار داماد بگذارد. «فاِن أتمَمت عَشراً فمن عندك» حضرت شعيب به موسى گفت: اگر هشت سال را به ده سال برسانى اختيار با شماست.
- اگر كارى بر اساس جوانمردى و ضعيف نوازى انجام شود، علاوه بر اجر معنوى، پاداش دنيوى نيز بدنبال دارد. «قال اِنّى اُريد أن اُنكِحُك» (حضرت موسى كه تا ساعاتى پيش حتّى بر جان خود ايمن نبود، اينك علاوه بر امنيّت جانى، صاحب زن و زندگى و كار مى شود.)
- سنّت هاى خوب ازدواج (همچون حضور در منزل دختر و گفتگو با حضور پدرش) را از انبيا بياموزيم. «اِنّ أبى يَدعوك - اِنّى اُريد أن اُنكحك»
- شناخت داماد پيش از اقدام به ازدواج، امرى ضرورى است. «فلما قَصّ عليه القصص - قال اِنّى اُريد أن اُنكحك» (موسى سرگذشت خود را صادقانه به شعيب گفت و او به موسى اطمينان پيدا كرد، آنگاه پيشنهاد دامادى او را براى دخترش مطرح نمود.)
- اگر از امين بودن، توانايى و علاقه مندى به كار جوان مطمئن شديم «القوىّ الامين» نداشتن امكانات و مسكن را مانع ازدواج قرار ندهيم.«اُريد أن اُنكحك»
- پيشنهاد ازدواج از جانب پدر دختر مانعى ندارد. «اِنّى اُريد أن اُنكحك»
- رعايت نوبت ميان دختران، و ازدواج دختر بزرگتر قبل از كوچكتر، همه جا ضرورى نيست. «احدى ابنتىّ» (حضرت شعيب به حضرت موسى گفت: مى خواهم يكى از اين دو دخترم را به ازدواج تو درآورم وشرط نكرد كه دخترِ اوّل باشد يا دوم.)
- پدر نبايد در امر ازدواج ميان دختران، تفاوت بگذارد. «اِحدى ابنتىّ هاتين»
- دختر و پسر هنگام خواستگارى، مى توانند در برابر يكديگر قرار بگيرند. «هاتين»
- غريزه جنسى را جدّى بگيريم. حتّى در خانه نبوّت، براى سلامت محيط خانه و كار، ابتدا به امر ازدواج اقدام و سپس به استخدام توجّه مى شود. «اُريد أن اُنكِحَك - على أن تأجرنى»
- ازدواج، با مهريه همراه است. «على أن تأجرنى»
- لازم نيست مهريه مال و ثروت باشد. حضرت شعيب به موسى گفت: دخترم را به ازدواج تو درمى آورم به شرط آن كه هشت سال براى من كار كنى. «على أن تأجرنى ثمانِىَ حجج» (البتّه در شريعت اسلام مى بايست به فتاواى مراجع تقليد مراجعه كنيم.)
- زمان بندى قراردادها را بر اساس زمان عبادات و امور معنوى قرار دهيم. «ثمانِىَ حجج» (به جاى هشت سال، فرمود: هشت حج)
- يكى از راه هاى ترويج معروف، بزرگداشت اوقات معنوى و «ايّام اللّه» است. «ثمانِىَ حجج»
- مقام نبوّت، مانع از صحبت پيرامون مقدار مهريه و مال الاجاره نيست. «ثمانِىَ حجج»
- مراسم حج، در اديان گذشته نيز سابقه داشته است. «حِجَج»
- هنگام صحبت براى مهريه، پدر عروس، حدّاقل مورد قبول را انتخاب كند و پذيرش بيشتر را به اختيار داماد بگذارد. «فاِن أتمَمت عَشراً فمن عندك» حضرت شعيب به موسى گفت: اگر هشت سال را به ده سال برسانى اختيار با شماست.
۱.۴k
۱۲ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.