ما راز غمت به کس نگوییم اگر

ما رازِ غمت به کس نگوییم، اگر
بویِ جگرِ سوخته رسوا نکند...
دیدگاه ها (۱)

...

پاییز آمده‌ست که خود را ببارمتپاییز نام دیگر من دوست دارمت.....

هرکه از عشق تو پرسید به او گفتم شُکرپیش مردم گله از یار؟ همی...

خویش را بر سرِ مژگانِ تو گُم کرده دلم ...

اوه اوه بد جور بوی سوختن میاد آها تازه فهمیدم بوی چیه بوی کو...

گفتمش بی تو دلم میگیرد گفت با خاطره ها خلوت کن گفتمش خنده به...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط