دیر کردی آسمانم بی کبوتر مانده است
دیر کردی آسمانم بی کبوتر مانده است
از کبوتر بودنم مشتی فقط پر مانده است
دوریت را خانه هر شب یاد من می آورد
گوشه ای تنها نگاهم خیره بر در مانده است
عهد و پیمانی که با من بسته بودی پس چه شد
از همان عشقی که می گفتی چه دیگر مانده است
کاش می ماندی برایم قصه می گفتی هنوز
خاطراتت تلخ و شیرین لای دفتر مانده است
جاده ام را بی مسافر کرده ای این روزها
جاده اینجا ٬ کوله بارم آنطرف تر مانده است
از کبوتر بودنم مشتی فقط پر مانده است
دوریت را خانه هر شب یاد من می آورد
گوشه ای تنها نگاهم خیره بر در مانده است
عهد و پیمانی که با من بسته بودی پس چه شد
از همان عشقی که می گفتی چه دیگر مانده است
کاش می ماندی برایم قصه می گفتی هنوز
خاطراتت تلخ و شیرین لای دفتر مانده است
جاده ام را بی مسافر کرده ای این روزها
جاده اینجا ٬ کوله بارم آنطرف تر مانده است
۸۰۱
۱۹ بهمن ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.