یک غربی معمولا بطری آبش را از خودش جدا نمی کند استاد هم با ...
🔻
یک غربی معمولا بطری آبش را از خودش جدا نمی کند. استاد هم با بطری آب درس می دهد، و آب تنها چیزی است که غربیها به شدت می خورند و ما نه!
هر چقدر ما ایرانیها شلنگ قلیون به دست داریم، این غربی ها کتاب در دست دارند کتاب جزء لاینفک زندگی این مردم است.
در جواب پرسیدن حالشان به جای قربان شما و نوکرتم جواب روشن می دهند و شما در جریان حالشان قرار می گیرید مثلا می گویند: خوبم، کمی مریضم، خسته ام، بد نیستم، عالی ام..
وقتی لطفی می کنید مثلا از غذایتان به کسی تعارف می کنید به جای گفتن الهی فدات بشم و دورت بگردم خیلی واضح می گویند: تو مهربانی.. و شما روزی را تصور کنید که به خاطر کارهای معمولی چند بار به شما گفته شده مهربان هستید، آیا به سمت مهربان تر شدن نمی روید؟!
بین مشاغل مختلف تفاوت جایگاهی نیست. پزشک از اتاقش بیرون میاید و هر مریض را شخصا صدا میکند، استاد، روز اول میگوید من نه پرفسورم، نه sir، نه مسیو، من فقط "مت "( اسم کوچک) هستم.
مردم ورزش می کنند.. به معنای واقعی کلمه نه آمپول وتزریق هورمون.. نه به شرایط خاصی احتیاج دارند نه باشگاه نه وقت کافی... با دوچرخه سر کار می روند.. بارها کسانی را دیده ام که کالسکه به دست، می دویدند.. دوستی در باشگاه ، کارمندان جایی را دیده بود که وقت ناهارشان را به باشگاه می آیند و ورزش می کنند.
وقتی نگاهتان به کسی میافتاد سریع لبخند میزند و احتمالا روز خوش میگوید، ما چرا انقدر با نگاه همدیگر مشکل داریم و چرا انقدر به هم زل می زنیم؟
از چه زمانی ما کمتر در مترو و اتوبوس برای مسن ها، صندلی خالی کردیم ؟ اینجا اگر برای مسن ها و باردارهاو بچه ها صندلی خالی نکنید علنا دیگران به شما تذکر می دهند.
با بچه ها، حیوانات و طبیعت مهربان تر بودن نشان از انسان تر بودن شما دارد.
بدون ترحم و تحقیر به ضعیف تر ها کمک میکنند. کسی احساس برتر بودن به شما نمیدهد.
در رفتارشان خود را درگیر قید و بندهای حاصل از آداب و تشریفات نمی کنند، خودشان هستند و فکرشان را صرف ارائه ی ماسک اجتماعی نمی کنند چون از اینکه خودشان باشند هراسی ندارند.
و...
یک غربی معمولا بطری آبش را از خودش جدا نمی کند. استاد هم با بطری آب درس می دهد، و آب تنها چیزی است که غربیها به شدت می خورند و ما نه!
هر چقدر ما ایرانیها شلنگ قلیون به دست داریم، این غربی ها کتاب در دست دارند کتاب جزء لاینفک زندگی این مردم است.
در جواب پرسیدن حالشان به جای قربان شما و نوکرتم جواب روشن می دهند و شما در جریان حالشان قرار می گیرید مثلا می گویند: خوبم، کمی مریضم، خسته ام، بد نیستم، عالی ام..
وقتی لطفی می کنید مثلا از غذایتان به کسی تعارف می کنید به جای گفتن الهی فدات بشم و دورت بگردم خیلی واضح می گویند: تو مهربانی.. و شما روزی را تصور کنید که به خاطر کارهای معمولی چند بار به شما گفته شده مهربان هستید، آیا به سمت مهربان تر شدن نمی روید؟!
بین مشاغل مختلف تفاوت جایگاهی نیست. پزشک از اتاقش بیرون میاید و هر مریض را شخصا صدا میکند، استاد، روز اول میگوید من نه پرفسورم، نه sir، نه مسیو، من فقط "مت "( اسم کوچک) هستم.
مردم ورزش می کنند.. به معنای واقعی کلمه نه آمپول وتزریق هورمون.. نه به شرایط خاصی احتیاج دارند نه باشگاه نه وقت کافی... با دوچرخه سر کار می روند.. بارها کسانی را دیده ام که کالسکه به دست، می دویدند.. دوستی در باشگاه ، کارمندان جایی را دیده بود که وقت ناهارشان را به باشگاه می آیند و ورزش می کنند.
وقتی نگاهتان به کسی میافتاد سریع لبخند میزند و احتمالا روز خوش میگوید، ما چرا انقدر با نگاه همدیگر مشکل داریم و چرا انقدر به هم زل می زنیم؟
از چه زمانی ما کمتر در مترو و اتوبوس برای مسن ها، صندلی خالی کردیم ؟ اینجا اگر برای مسن ها و باردارهاو بچه ها صندلی خالی نکنید علنا دیگران به شما تذکر می دهند.
با بچه ها، حیوانات و طبیعت مهربان تر بودن نشان از انسان تر بودن شما دارد.
بدون ترحم و تحقیر به ضعیف تر ها کمک میکنند. کسی احساس برتر بودن به شما نمیدهد.
در رفتارشان خود را درگیر قید و بندهای حاصل از آداب و تشریفات نمی کنند، خودشان هستند و فکرشان را صرف ارائه ی ماسک اجتماعی نمی کنند چون از اینکه خودشان باشند هراسی ندارند.
و...
- ۲.۶k
- ۰۵ آذر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط