تولدم شد و یک سال دیگه هم گذشت

تولدم شد و یک ‌سال دیگه هم گذشت…
اولش همه شبیه هم هستیم،کوچولو و کچل!
حتی صداهامون هم شبیه به هم‌دیگه‌ست.
با اولین گریه بازی شروع می‌شه هی بزرگ می‌شیم
بزرگ و بزرگ‌تر اون‌قدر بزرگ که یادمون می‌ره یه روز کوچولو بودیم!
دیگه هیچ چیزی‌مون شبیه به هم نیست، حتی صداهامون.
گاهی با هم می‌خندیم، گاهی به هم!
گاهی دوست می‌داریم و گاهی متنفر می‌شیم.
یک سال دیگه گذشت...
یک سال دیگه گذشت و باید صفحهٔ سفید دیگه‌ای که پیش روم گذاشتن‌و پر کنم.
خدا کنه امسال رو سفید باشم و صفحه‌م رو کم‌غلط تحویل بدم...
یک سال بزرگ‌تر شدم
یک سالی که نمی‌دونم توش واقعاً تونستم “بزرگ” بشم یا نه؟
تونستم با مشکلات خودم کنار بیام؟
تونستم همونی باشم که می‌خواستم؟
تونستم بعضی از عیب‌هام رو برطرف کنم؟
تونستم کسی رو نرنجونم؟
تونستم دل کسی رو شاد کنم؟
نمی‌دونم…
باید فکر کنم…
شاید اون‌جوری که می‌خواستم باشم، نبودم
ولی یک سال بزرگ‌تر شدم اونم خیلی سریع!
روز قشنگیه همیشه روز تولد آدم قشنگه
و وقتی همهٔ اون‌هایی که دوستت دارن تولدت رو بهت تبریک می‌گن، تازه می‌فهمی چه‌قدر زیادن آدم‌هایی که دوستت دارن!
و این خودش روزت رو قشنگ‌تر می‌کنه.
دیدگاه ها (۱۰۶)

تولدم مبارک  باز یک سال گذشت و دوباره به نقطه ی آغاز رسیدمخد...

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج #طلب_منجی_موعود #عکس_نوشته #ThePromi...

خدایا🙏پایان سال 98پایان مشکلاتناکامی هامریضی هاویروس ها (کرو...

رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمیدوظیفه گر برسد مصرفش گل است ...

رمان انیمه ای «هنوز نه!» چپتر ۳

آدم های صبور..،یه خصوصیت عجیب دارن،بی نهایت لبخند می زنن ......

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط