با خنده پای اهل جفا می خورد زمین

با خنده پای اهل جفا می خورد زمین
ساقی میان علقمه تا می خورد زمین

کارش تمام می شود آن کس که عاقبت
سرلشگرش کنار لوا می خورد زمین

باید که دختران حرم گریه سر دهند
وقتی عمو به دست قضا می خورد زمین

چیزی نمی کشد که عدو حمله می کند
آن لحظه هر کسی به جفا می خورد زمین

سر نیزه های لشگریان می رود هوا
شاه غریب کرب و بلا می خورد زمین

طفلی سه ساله بین تکاپوی نیزه ها
با ضربه های سخت عصا می خورد زمین

یک خواهری محجّبه بالای تپّه ای
تا می دود به سمت اخا می خورد زمین
دیدگاه ها (۱)

تمام غصه ام این است وپشت پابخوریتوهم شبیه خودم نیزه بی هوا ب...

یا عباسطاقت مشک تمام است،علی وار بیا آب اگر ریخت فدای سرت ای...

یک عمر اگر روزه بگیریمو بگیرید و بگیرندهمتا نشود با عطش خشکد...

هر کجا مےنگرم بوے خدا مےآیدبوے سیبےست کہ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط