به جنگ که فکر می کنم

به جنگ که فکر می کنم
زخمی می شوم
به کویر که فکر می کنم
تَرَک بر می دارم
به آسمان که فکر می کنم
پایین می افتم
و هر وقت به جنگل می اندیشم
گله ای از گوزن ها
از رویم رد می شود

جرات فکر کردن به تو را ندارم

دریا
نام عمیقی برای یک معشوقه است
و من
هیچ وقت شنا کردن بلد نبوده ام...

#بابک_زمانی
دیدگاه ها (۲)

مرز جنونکلماتم رادر جوی سحر می‌شویملحظه‌هایم رادر روشنی بارا...

چه بیهوده اختراع شدسَم شکنجه تیغ چوبه ی داروقتی یک خاطره می ...

#بدانیم...بلیت به معنای تکه کاغذ چاپ شده که خریده می شود وهن...

#شمعدونی...شمعدونی گیاه زیبا و گلداری که طرفداران خیلی زیاده...

"همزن " و "آبمیوه گیری" ام را از هم جدا کردم .زن و شوهرند و ...

p84همگی تو جنگ بودن که نور اسمان باعث شد همه متوقف بشن و نگا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط