رقصان میگذرم از آستانه اجبار

رقصان میگذرم از آستانهٔ اجبار
شادمانه و شاکر.
از بیرون به درون آمدم:
از منظر به نظّاره به ناظر
به هیأت گیاهی نه
به هیأت پروانه ای نه
به هیأت سنگی نه
به هیأت برکه ای نه
من به هیأتِ " ما " زاده شدم
به هیأت پرشکوه انسان
دیدگاه ها (۱۰)

💜💜گاهی وقتا معجزه همون آدمای خوش قلبی هستن که اتفاقی سر راهت...

💜💜آدم های خـــــوب از یاد نمیرن !از دل نمیرن !از ذهن نمیرن !...

مهم نیست اگر انسان برای کسی که دوستش دارد غرورش را از دست بد...

عشق راباید از زمزمهبارش چشمان توبا واژه احساس سرودو در اینقد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط