هر شب

هر شب
بہ جرم خیال تو
دلم براے خودم تنڪَ می شود ...

#𝑺𝒆𝒕𝒂𝒓𝒆𝒉
دیدگاه ها (۱)

در وجودم ڪسے هستبه وسعت "تو"ڪه هر شب به تنهایے ام سر میزندو ...

اونجایی که عطار میگه ؛دلم از کار جهان گرفته است آمده ام تا م...

مبتلایمـ ڪرده‌ای‌درمان‌نمی‌خواهمـڪه‌#عشــــقبی‌گمان‌شیرین‌تر...

ای کاش جای این همه دیوار و سنگآیینه بود و آب و کمی پنجرهموسی...

شب آرام از راہ مےرسد و من بےقرارِ توامدر دل تاریڪےتنها نورے ...

شب را با خیال نگاهت جشن مےگیرم با تماشاے تصویر ناب چشمانتمهت...

حل مے شود شڪوهِ غزل در صداے تواے هرچہ هست و نیست در عالم فدا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط