لره دکتر میشه

لره دکتر میشه

از اتاق عمل میاد بیرون.

پسر مریض میپرسه حال پدرم چطوره؟ میگه :پدرت دچار فراموشی شده،پاهاش فلج شده،نمیتونه حرف بزنه، شبها تو خواب داد میزنه

. پسر با ناامیدی تکیه میده به دیوار و میفته .
لره میگه نه شوخی کردم بابات مرد...
دیدگاه ها (۲)

مادرم پاییز شد،تا مرا بهاری کند،خدایا، حال و هوای هیچ خانه ا...

چنتا لایک داره؟؟؟

خیلی خیلی دوسش دارم

رمان جونگ کوک{ زندگی دوباره } پارت ۹ پسره : چه خبر خوشکله × ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط