وعده ای داده ای و راهی دریا شده ای

وعده ای داده ای و راهی دریا شده ای
خوش به حال لب اصغر که تو سقا شده‌ای

آب از هیبت عباسی تو می‌لرزد
بی عصا آمده‌ای حضرت موسی شده‌ای

به سجود آمده‌ای یا که عمودت زده ‌اند
یا خجالت زده‌ای وه که چه زیبا شده ‌ای

یا اخا گفتی و ناگه کمرم درد گرفت
کمر خم شده را غرق تماشا شده ‌ای

منم و داغ تو و این کمر بشکسته
توئی و ضربه‌ای و فرق ز هم وا شده‌ ای

سعی بسیار مکن تا که ز جا برخیزی
کمی هم فکر خودت باش ببین تا شده ‌ای

مانده‌ام با تن پاشیده‌ات آخر چه کنم؟
ای علمدار حرم مثل معما شده ‌ای

مادرت آمده یا مادر من آمده است
با چنین حال به پای چه کسی پا شده ‌ای

تو و آن قد رشیدی که پر از طوبی بود
در شگفتم که در این قبر چرا جا شده ‌ای

(علی اکبر لطیفیان)
دیدگاه ها (۰)

ای دست تو تلاطم امواج آب هاای سایه ات نبود همه اضراب ها“فهمی...

#نماز_ظهر_عاشورا#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله_الحسین #السلام_ع...

#بِاَبی_اَنْتَ_وَ_اُمّی_لَقَدْ_عَظُمَ_مُصابی_بِکَ فَاَسْئَلُ...

ستاره‌ی سهیل من، شبی بیا طلوع کنکه گم شده است راه سبز آسمان ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط