میخواستند تسبیحش را بگیرند

می‌خواستند تسبیحش را بگیرند.
خندید..
گفت: آدم که در میدان جنگ تفنگش را به دیگری نمی‌دهد..!!
چند ساعت بعد، یک‌نفر از طرف او برای همه انگشتر آورد..

#سردار_دلها
#یاد_شهدا_باصلوات

#همراه‌شهدا


#حاج_قاسم
#مکتب_حاج_قاسم
#حاج_قاسم_سلیمانی
#این_دل_لک_زده_است_برای_حسین😔💔
#واقعا_آقا_دلواپسیم_محرم_با_خودت😭
#محرم_را_از_ما_نگیر_حسین💔
دیدگاه ها (۵)

یه روزایی هم بودکه رفقا، رفیقشونو با این حال و روز، بدرقه می...

گرچہ با ماسڪتماشاے رُخش ممکن نیستغم مخور دل!ڪہ پسِ ابر نمےما...

نمازهایت را عاشقانه بخوان حتی اگر خسته ای یا حوصله نداری ......

📸 عکسی زیبا در قابی ماندگار که اوج تعلق‌خاطر میان دو فرمانده...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط