تکیه بر قایق تو تا ته طوفان رفتم

"تکیه بر قایق تو تا ته طوفان رفتم"
غرق عشقت شدم و بی سر و سامان رفتم

چشم های تو که فانوس شب تارم بود،
بسته شد روی نگاه من و بی جان رفتم

باد حتی گره روسریم را نگشود!
غم تنهایی و.... ار دست چه آسان رفتم

رکعتی عشق نخواندی و دلم را بردی
پا برهنه به در خانه ی شیطان رفتم

گریه ی پنجره ها را چه کسی باور کرد؟
تا کجا ساده دلی! زار و پشیمان رفتم
دیدگاه ها (۴)

نه کسیمنتظر است،نه کسی چشم به راه…نه خیال گذر از کوچه ی ما د...

دوستت دارم ولی ، هرگز نیا دنبال منحق من بودی چرا ، هرگز نبود...

مرا شکستی و من باز با تو بد نشدمنشد شبیه تو باشم, نشد, بلد ن...

آنقدر تورا به واژه ها دیکته کرده امکه با هجی نامتتمام الفبا ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط